آقای مربّع

سلا....م : )

آقای مربّع

سلا....م : )

آقای مربّع
بایگانی

کوچه تنگه

دوشنبه, ۷ دی ۱۳۹۴، ۰۵:۱۳ ب.ظ

چند وقت پیش دوتا از دوستام که تازه با هم آشنا شده بودن، خبر نامزدیشونو بهم دادن. اولش جاخوردم!

آخه مگه چند وقت بود که همو میشناختن؟ از اون موقع تاحالا هروقت با هم دیدمشون خیلی آقا و خانوم طور بودن اصن انگار خیلی وقته که همو میشناسن. 

امروز فرصتی شد که ناهار رو  با شادومادبخورم. درواقع من چیزبرگر میل میکردم و ایشون قهوه!

زیاد حرف زدیم از این که چطوری فهمیده She is the one یا این که از کجا مطمئنه که عجله نکرده. حرفای خوبی میزد. 

مثلا وقتی ازش پرسیدم واسه آینده برنامت چیه و از کجا مطمئنی به اون میرسی؟ گفت: "وقتی یه چیزی رو میخوای بالاخره به اون هم که نرسی به یه تقریبی ازش که میرسی! همونم خوبه." 

ولی بهترین قسمت اینجا بود که میگفت: "هرچیزیو از هرجایی میشه درست کرد. کلا من اعتقاد ندارم که دیر میشه و فرصتش میگذره."

دیگه میگفت اون هم شده یه وقتایی اعتماد‌به‌نفسشو از دست بده یا گم شه ولی خودش درست شده.. 




  • آقای مربّع

نظرات (۷)

تفکرات خوبی داره :))
پاسخ:
ها
اوهوم:)
گاهی هرچیزی رو میشه از هر جایی درست کرد
پاسخ:
تو سن و سال ما تقریبا همه چیز
  • پسر خوشحال
  • پند گرفتم.
    :-) 
    پاسخ:
    پند دادم :))
  • امیرحسین 210
  • عجله کار شیطان است ولی اینجا کار نیک استخاره نمی خواد :d
    پاسخ:
    نمیدونم ایناشو دیگه
    عجب طرز فکری :دی
    پاسخ:
    بله!
    خوش بخت بشن :)
    پاسخ:
    ایشِلِه!

    میشه هرچیزی رو همون لحظه ای که تصمیم میگیری  درستش کنی بی شک بسازی و درستش کنی
    پاسخ:
    دقیقا!
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی