آقای مربّع

سلا....م : )

آقای مربّع

سلا....م : )

آقای مربّع
بایگانی

کره رو با تره میشه خورد؟

سه شنبه, ۱۵ دی ۱۳۹۴، ۱۱:۳۶ ق.ظ

انگار ما اینجوری بزرگ شدیم که همیشه "الان وقتش نیست". 

انگار همیشه باید صبر کنی واسه بودنِ آدمی که دوست داری باشی.

احتمالا اینا جمله‌های آشنایی باشه، 

بذار بعد از امتحانا یه روز دور هم جمع میشیم، 

بذار حالا بعد از کنکور موسیقی رو ادامه میدم، 

بذار بعد از فارغ‌التحصیلی فلان بیزینسو شروع میکنم،

بذار بعد از سربازی میرم فلان باشگاه،


یه وقتاییم یه‌سری فکر همینجوری میگذره از ذهن که فقط میگذره ینی باز صد رحمت به بالاییا که اقلا یه نیمچه امیدی داری یه روز انجامشون بدی!

اسب سواریم باحاله ها!؟

بد نبود اگه یه چادر مسافرتی پشت ماشینم داشتم و گاهی میرفتم کمپینگ!

باحال بود اگه گاهی آشپزی میکردم غذاهای جدید یاد میگرفتم! بعد یه تصوری از خودت میاد تو ذهنت که احتمالا با یه آهنگ ملایم داری آشپزی میکنی و با سلیقه یکم ادویه به غذایی که داری میپزی اضافه میکنی که یدفه یادت میاد تو ترافیک ساعت ۶ یادگاری و دستتو گذاشتی زیر سرت خیره شدی به جلو... ددلاین فلان پروژه‌ی امشبو چه کنیم؟ اوه اوه میانترم پسفردا رو چه کنم؟ 


میدونی؟‌ انگار اینجوری شده که هر هنر یا علاقه ای داریم حتما در کودکیمون باید ایجاد میشده.

 ینی اگه مثلا یه دختر بچه رو وقتی ۳ سالشه نذارن کلاس رقص باله ، دیگه عمرا نمیره سمتش چون باور کن از ۷ سالگی به بعد همیشه یه سری کار هست که باله الان وقتش نیست!

انگار هر ورزش یا هنری که قراره یه نفر داشته باشه مالِ خودش نیست، مثلا از بچگی کلاس شطرنج میرفته که الان ادامه میده. 

خداییش چند نفرمون الان حاضریم بریم یه باشگاه شطرنج ثبت‌نام کنیم؟ اگه بریم کی میریم؟ حالا بذار امتحانارو بدیم :))‌ 


مگه روزی چند ساعت رو صرف کار/درس میکنیم؟ واقعا انقدر زیاده که واسه هر کار جدیدی  خودت میگی "الان وقتش نیست".

تازه الان که خوبه درگیر  درسیم و فوقش چندتا صفر میگیریم دیگه! چند وقت دیگه درگیر زندگیِ واقعی میشیم که بیرون دیوارای دانشگاس.

جوری نشه که دلخوشیات رو بخوای بعد از فارغ‌التحصیل شدنِ پسر‌ِ دومت شروع کنی! 

--------------------------

چیزی که درگیرشم چرا همین الان شروع نمیکنم اون آدمی باشم که دوست دارم باشم؟

درسته که یه سال بخور نون و تره، یه عمر بخور نون و کره ولی آخه وقتی میشه از همون اول کنار نون و تره، یکم کره هم خورد؟

انگار ما اینجوری بزرگ شدیم که همیشه "الان وقتش نیست". 

  • آقای مربّع

نظرات (۲۲)

  • 😎😎😎BAHAR 😎😎😎
  • حرف حساب جواب نداره :)
    پاسخ:
    نوکرم :))
    واقعا همیشه وقت چیزایی که دوس داریم نیست 
    ما نمیبینیم وقتای خالیمونو 
    خودم یه پنج سالی کلاس زبان میرفتم 
    تا وقتی که میرفتم برناممو جوری تنظیم کرده بودم که کلاسم جز واجباتش بود و هیچوقت نگفتم نه وقتشو ندارم یه یه سال برا کنکور فاصله افتاد 
    الآن بااینکه کارام خیلی نسبت به اون زمان کمتره اما برا ادامش هیچ وقتیو خالی نمیبینم
    اینم یه جور موقعیت پرونیه تو زندگی :\
    پاسخ:
    الآن بااینکه کارام خیلی نسبت به اون زمان کمتره اما برا ادامش هیچ وقتیو خالی نمیبینم

    همینه که منو میسوزونه!
    حس اسارت دارم
    اینقدر گفتم زن گرفتن بمونه برابعد فلان کار که شدم ۳۴ساله و تنها! :-/
    پاسخ:
    :) هنوز دیر نیست که بابا. اصن سن ایده‌آله
    زندگیمونو پر کردیم از چیزایی که نمیخوایم و فک میکنیم الان وقتشه، و در حسرت اون چیزایی به سر میبریم که میخوایم و الان وقتش نیست!!!!
    پاسخ:
    دقیقا!
    خیلی راست گفتی واقعن..خودم همیشه اینجورم
    پاسخ:
    حالا راه حل؟
    اینطور بار اومدیم و بهش چسبیدیم.
    پاسخ:
    ینی امیدی نیست؟ مخالفم
    حرفی نیست.
    نمیدونم شاید الان وقتش نبود این حرفارو بزنی!  :(
    پاسخ:
    واسه خودمم همینجور
    همینطوره :/ 
    پاسخ:
     :  )
  • دکتر میم
  • مربع جان دو هفته بیا با ما زندگی کن، وقت همه کاری رو داری :-) 
    پاسخ:
    شما مگه چجوری‌اید دکتر؟ :‌ )
  • نفس نقره ای
  • به فکر فرو رفته شدیم :))
    پاسخ:
    هرف همین بود!
  • مهرناز .ج
  • واقعا...
    آدمایی که خیلی دیر یاد خوش گذرونی میفتن
    که اکثرا هم راهشو بلد نیستن و تعادل رو رعایت نمیکنن
    ادمای بازنده این
    همه رو هم با خودشون می کشن پایین
    دیگه من ته تهشو گفتم... نمی دونم تونستم منظورمو برسونم یانه
    پاسخ:
    بله کاملا تونستید :) ممنون
  • مهراد فروتن
  • هی... امان از دست این: بزار...
    پاسخ:
    لعنت!
  • اسطوخودوس سبز :))
  • دقیقا یه مدتیه دارم بهش فکر میکنم :))
    آدم نمیدونه چیککار کنه تو این جور مسائل ؟!
     دقیقا الان همه چیو میگم بزار بعد امتحانا -ـ-
    پاسخ:
    خب میشه یه استارت ریز زد مثلا. نه؟
    برای من که همه چیز همین مدلیشم رو دور عشق و حاله دی:
  • صدرا ارجمند
  • بیا بریم اسب سواری :) دلم لک زده براش :"
    البته گرووونه :دی
    بذار پولدار شیم بعد :))))
    پاسخ:
    بریم :) فعلا آخر هفته تولد داریم :))
  • پری بانو
  • چقدر لازم بود اینارو بشنوم !!
    الان من تو دوران تری خوری جهت ساختن آینده م هستم !! و بسی ناراضی و غمگین ... 
    پاسخ:
    :) خب یکم کره بفرمایید :)
  • امیرحسین 210
  • بنظر من هرکی تو حرفه ی خودش باید بیشتر وقتش رو صرف کنه ، بقیه رو هم صرف خانواده یا هنر ، که خانواده بهتره
    چون دیگه کارها و جهان روز به روز تخصصی تر میشه و کسی نمی تونه هم زمان روی چندتا موضوع تسلّط پیدا کنه
    پاسخ:
    دقیقا :)
  • تبسم راد
  • دس رو دلمون نزار ک یا وقتش نیس یا برا دخترا خوب نیس):
    پاسخ:
    دست خودته. باور کن
  • الهه سالاری
  • بیشتر ریشه در تنبلیهامون داره!
    وگرنه همیشه وقت همه چی هست
    پاسخ:
    تنبلی... آخ آخ
    چقدر قشنگ گفتی ، واقعا همینطوره ، برای همینه که چند وقته اخیره که هرچی ایده به مخم میکوبه انجامش میدم ، صبر نمیکنم و فکر نمیکنم
    از درست کردن ژله ، کویل تسلا ، نقاشی ، رادیو آماتوری ، نویسندگی ، هرچیزی که ازم بر بیاد ، میدونی فقط برای انجام همه دلخواه هام وقت کم میآرم ، همین
    پاسخ:
    شما که کارت درسته... منم حمایت میکنم کارتو
    به نظر خودم همین الان که دارم میگم وقت نیستو بزار بمونه برای بعد به خاطر این گوشیه لعنتیه که دستمه...رسما منو از کار و زندگی انداخته.نمیزاره درست و حسابی درس بخونم.به خودم برسم.واس خودم تفریح کنم زندگی کنم و برای دوروبریام بیشتر وقت بزارم که باارزشترین های زندگیم هستن نه ادم های مجازی که به دردم نمیخورن.تصمیم گرفتم کم کم زمانای گوشی به دست گرفتنمو کم کنم.جوری که بعدا بی ارزش ترین چیز برام گوشی باشه.اونجوریه که کم کم میتونم علایقمو دنبال کنم و به هدفایی که تو رندگیم دارم برسم..متاسفانه خیلی وابستش شدم که میخوام از خودم دورش کنم... دعا کنید بتونم ترکش کنم:)
    پاسخ:
    مسلمه که میتونید :‌ )‌ ما هم حمایت میکنیم این حرکتتونو :)
  • وارش بارانی
  • عالی بود این پست..
    یادم اومد قبل کنکور میگفتم این کنکور لعنتی تموم شه بعدش علایقم منتظر منه..اما نشد هزار و یک مانع دیگ جور شد
    عالی بود این پست..
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی