آقای مربّع

سلا....م : )

آقای مربّع

سلا....م : )

آقای مربّع
بایگانی

پیدا شدم !!!!

سه شنبه, ۱۹ فروردين ۱۳۹۳، ۱۱:۵۵ ب.ظ

اگه به گذشته برگردم دقیقا همونجوری زندگی‌ می‌کنم که تا الان کردم ، این خیلی‌ دلگرمم می‌کنه :) 

یسری چیزارو لازم بود که تجربه کنم ! خوش حالم برای خودم ، خیلی‌ ! و فکر می‌کنم انقدر تجربه دارم که بالاخره میدونم از زندگیم چی‌ می‌خوام :) اگه قراره تو یه مسیری باشم آگاهانه می‌خوام باشم... 

فکر کنم تا یه مدت کوتاه هنوز باید بهای اون تجربه هارو بدم اما انقدری "شاهین" هستم که به حداقل برسونمشون :)

- به قول پگاه چیزی که جبران می‌شه رو براش ناراحت نمیشن :)

  • آقای مربّع

نظرات (۲)

چه حس خوبی :) اگه بازم بگم دقیقا مسخره بنظر میاد نه؟ چقد پگاه خانوم حرف قشنگی زده....ولی کاش بشه بش عمل کرد.....
دیروز داشتم با یکی از دوستام حرف میزدم...ادعای خسته بودن میکرد...بش گفتم میدونی چقد چیز تو دنیا هس که هنو تجربه نکردیم چقد کارا هس که نکردیم میدونی چند تا سنگ هست که هنوز سرمون بهشون نخورده بعد تو حرف از خود کشی میزنی؟ حرفاش یادش رفت بم گفت چرا باید اصلن سرمون به سنگ بخوره.؟....بش گفتم چون درد بعدشه که شیرینی های زندگیتو درست میکنه.....چون باید بخوری تا بزرگ شی...قد دریا :).....
تا قبل از اینکه عمرمون تموم شه راه واسه جبران کردن هست....فقد بدیش اینه که نمیدونی کی تموم میشه :)
دونستن هدف از نفس کشیدن هم مهم تره...وقتی بدونی چی میخوای میشه مبنا برات....چیزای دیگه رو بر مینای خواستت میچینی ولی وقتی ندونی چی میخوای میشی یه اتاق شلخته که همه چی توش هست ولی اونقد در هم و برهمه که هیچی توش پیدا نمیشه
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی