آقای مربّع

سلا....م : )

آقای مربّع

سلا....م : )

آقای مربّع
بایگانی

ماجرا های خشتکم

سه شنبه, ۱۶ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۰۲:۳۲ ق.ظ

تابستون بود فکر کنم ، به بابام گفتم: "دارم قدمای بزرگی‌ برمی‌دارم"

گفت : " مواظب باش خشتکت جر نخوره! "

بله ... اینم از آقامون  :دی

کاش همون موقع می‌فهمیدم منظورتونو...

ولی‌ خوب هیچوقت واسه شروع دیر نیست :)

------------------------------------------

- تو گوگل درایو چند تا کتاب میزارم ، واقعا می‌شه گفت این کتابا مسیر زندگیمو ساختن ، الان توام میری با هیجان دانلود میکنی‌ ، اما این که بخونیشون با خداس :دی

- سیگار نه تنها واسه سلامتی‌ ضرر داره ، شخصیت آدمو خراب می‌کنه

- یه برگه دارم ، اسمشو گذشتم "تصمیم دونی" :)) وای پای خندس :))

  • آقای مربّع

نظرات (۱)

حرف پدرتونو باید با طلا نوشت! واسه هم دوره ای های ما که فاقاشون رو زانو هاشونه بد جور جر میخوره :)
بعد از کنکور :) روزی یک کتاب!
چرا من روانی کتابم؟! همه اینجورن نه؟
سیگار به ادما فاز میده مثلا دوستم یه مدت فاز بدترین ادم بودن رو داشت...درسته خوب نیستا ولی لامصب بد جذابه :)
یه حس دوست داشن تنفری نسب به سیگار دارم :)
تصمیم دونی؟ مثه اشغال دونیه؟ ینی تصمیم های اشغال گونه؟ :))) نفمیدم چیه منظور اصن :)))
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی