زنده باد علی آقا
۲ تا از ۳ تا فایلی که تو گوگل درایو گذشتم دربارهٔ همین موضوعه که دانشگاه همه چیز نیست ، خیلی مهمه ها ، اما کافی نیست ، خیلی چیزای دیگه هم هستن ... خیلی چیزا یاد گرفتم تو این مدت ، نه فقط تو دانشگاه ...اتفاقا" بیشتر بیرون دانشگاه ، این که حقتو بگیری ، اینکه کلاه سرت نره ، این که پول آدمارو عوض میکنه و دوستاتو ازت میگیره ، اینکه محیط کار شوخی نداره ، این که کسی دلش برات نمیسوزه تو جامعهٔ واقعی ، چراغ قرمز رد کنی جریمه میشی به همین سادگی ، با کسی خواستی دست به یقه شی ۱۰ تا هم که بزنی شاید یکی بخوری ، اما یادت باشه حتا اگه ۱۰ تا خوردی یکی بزن...
این که مردم درگیرن !!
دنیای آدم بزرگا خیلی بیرحم تره ، مردمی که با عجله میرنو میان آدمای پشت موتور ، پشت فرمون تاکسی یا وانت ، مامور پلیسی که تو گرما تو آلودگی سر ۴راهه همشون میخوان شکم خانوادشونو رو سیر کنن با شرافت زندگی کنن ... اوو خیلی چیزا دیدمو تجربه کردم ! تازه هنوز خیلی جوونم :دی
زندگی واقعی خیلی بیرحم تر از زندگی تو مدرسه و دانشگاهه ، تو اون کتاب نوشته بود انگار این همه تحصیلو طولش میدیم که دیر تر با اون بزرگ شدنه مواجه شیم مخصوصاً پسرا...
خودمونو گول نزنیم دیگه هممون این سرگردانیه رو احساس میکنیم ، بازم میگم مخصوصاً پسرا
ایران موندن یا رفتن؟ - پول تو درسه یا نیست ؟ - ادامه تحصیل دادن به چه هدفی ؟ - پس کی عرضه دار شیم ؟ - پس کی زندگی واقعیو یاد بگیریم ؟ - کی یاد بگیریم گوشت خورد کنیم ؟ - کی یاد بگیریم سینک آشپزخونه رو تعمیر کنیم ؟ - آخه محاسبت عددی مثلا به چه دردی قراره بخوره ؟ - آخه من اگه بخوام رادار فضاپیما طراحی کنم چقدر از این درسا به دردم میخوره ؟ - چرا باید چیزی رو که میشه به راحتی سرچ کرد رو حفظ کرد ؟!
کلی تناقض خلاصه ، نمیخوام استاد دانشگاه بشم ، میخوام مهندس شم ، در کنارش پدر خوبی باشم مثلا ، یا مدیر خوب ، رانندهٔ خوب ، کلاه سرم نره ، اگه جای دعوا شد مثل ماست نگاه نکنم ، خیلی سخته تو شریف باشیو بخوای همهٔ جنبههای زندگیتو داشته باشی ، تا ترم ۳ خیلی خوب تونستم ، این آخرا نشد ، دوباره میخوام بتونم ، یه تعادل ظریفی هست که باید برقرار بشه ...
فکر کن درست تاپ باشه ،با خانومت رابطت کلی خوب باشه ، عرضه داشته باشی ، کار بلد باشی ، از موسیقی لذت ببری ، گاهی کوه بری ، زبان بخونی ، فیلم ببینی ، پروژه بزنی ، کتابای مختلف بخونی ، شرکت خودتو تاسیس کنی ، گاهی بری به مردم پایین تر از خودت کمک کنی ، بتونی با مردم چه تحصیل کرده چه بیسواد سرو کله بزنی ، راننده تاکسی خواست با پدرسوختگی ۲۰۰ تومن بیشتر بگیره نذاری ، اما رستوران که میری شیک ۱۵هزارتومن انعام بدی :دی
خیلی از این ویژگی هارو دارم ، خیلیشم داشتم و دوباره دارم کسب میکنم خوش حالم که جوونم ، خیلی خوبه !
۱۵ سال دیگه تاااااااازه میشه ۳۵ سالمون !
خوب حالا ۳۴ :|
-----------------------------------------------------
بخشی از نوشتههای یکی از فارغالتحصیلهای شریف که آمریکا رفته و برگشته :
دلیل سوم برای برگشتن هم نا امید شدن از آکادمی بود. آخر و منتهای دانشگاه هیچ است. در بهترین دانشگاههای دنیا، عدهای درس می دهند و عدهای درس می خوانند. و این حلقه هر روز بزرگ و بزرگ تر می شود. این عده برای خود قواعد و شرایط خاص ایجاد کرده اند تا بتوانند پول در بیاورند. شرایط چاپ مقاله در مجله فلان! ولی تهش به ندرت خدمت به بشریت یا افزایش شعور و آگاهی است. من نه حوصله و نه سکون و سکوت و بیحاصلی شرکت در مسابقه بیمزه چاپ بیشتر و بیشتر مقاله را ندارم. بچههای دکتری در آمریکا ۶-۷ سال درس می خوانند. کار می کنند برای دانشگاه. عمده کارشان هم برگه تصحیح کردن و کلاس حل تمرین رفتن است. آخرش هم باید برای یک لقمه نان با یکسری بجنگند و وارد این مسابقه بیمعنی شوند. این چیزی نیست که من ترجیحش بدهم. اما متاسفانه آنچه از آکادمی در ایران تبلیغ می شود بسیار غیرواقعی است. گویی همه در حال کار علمی هستند و هر روز دارند روی مرزهای علم قدم می زنند و چای می نوشند! و دستاوردهای تازه دارند! و ما اینجا افتاده ایم برای خودمان! زندگیهایشان هم پر از شادی است. پر از لذت آزادی است. ولی این واقعیت ندارد. دانشجوی دکتری حداقل ۶-۷ سال بدبختی می کشد با پول ناچیز دانشگاه. باید با سختی تمام زندگی کند و درس بخواند و کار کند، بعدش هم که وارد بازار کار شد، هیچ تضمینی وجود ندارد.
-----------------------------------------------------
- دانشگاه خییییلی خوبهها ! لازمه ، اما کافی نیست.
- خلاف جریان شنا کردن بسی سخت است.
- پوریا میگفت جملههای قشنگ که کاری نداره ، عمل مهمه.
- احتمالا ۵شنبه صبح بریم شمال شب برگردیم :))
- تو دانشگاه بهم میگن "ستاره سهیل" :)) نه دیگه اینجوری نباید باشه :|
- چه آدمای باحالی شناختم جدیدا" !!!! اسم نمیبرم ریا نشه :دی
- قرار شده ۲ روز در هفته با خانوم بریم ورزش :))
- محمد گفت : کسی با یکی دو ترم به فنا رفتن از آرزوهاش عقب نمیمونه !
- محمد گفت یه آرامشی هست که باید بهش برسی ...
- محمد ... دلم براش تنگ شده چقدر ! ایران نیست ... همین الان بهش میل میزنم :))
- امیر ! زود تر خوب شو دیگه ، همون امیر چندلر طور خندون ... و این که هیچ خجالتی نداره یه مرد پای عشقش وایسه ، به حرفای سینا گوش نکن ... بجنگ براش :دی
- فردا هم که باز خونهٔ ما هتل میشه :دی ترکیب آرین و سالار و دوست دارم خیلی :))
- امروز بد بود ... اما "اون" حالمو عوض کرد :) موفق باشی تو امتحان :)
- بعععله بابای *** میبینیم که در فیسبوک پیجهای خاک بر سری رو لایک میکنن و فکر میکنن ماها نمیبینیم ... :)))))))))))))))))))))))) زنده باد علی آقا !
- ۹۳/۰۲/۱۷