گم نام شماره پنج - تصور کن !
آدمی رو تصور کن که
[] اکثرِ شبا قبل از خوابش حداقل نیم ساعت وقت آزاد داره... یه لیوان شیر گرم یه دوش و یکم مطالعه یا تلویزیون ... :)
[] که هفته ای دوبار صبح ها میره کوه گاهی هم عصر ها میره... واسه فرار از شلوغی شهر واسه ورزش و هوای تمیز تر
[] که وسایل ماجراجویانه پشت ماشینش داره ! :دی یه چادر مسفرتی یه کیسه خواب یه جفت پوتین یه چراغ یه فلاسک چایی یکم آب چند دست لباس و ...
[] که روزی 6-8 ساعت از وقتشو صرف کارش میکنه تو اون تایم تلاش میکنه در راستای ایده هاش و شاید مطالعه کنه چیز یاد بگیره
[] که ماهی یه بار یه کار هیجان انگیز کرده باشه! مثلا" یه شمال یهویی یا یه شب بره تو همون کوه بخوابه
[] که هفته ای دو سه بار خانوادشو یا خانومشو میبینه و یه وقتایی هست که میشه بهش واقعا" گفت "family time"
[] که زیاد با تلفنش کار میکنه! از همه خبر داره و میدونه هرکسی الان با چی تو زندگیش داره دست و پنجه نرم میکنه. آدمای جدیدی رو زیاد ملاقات میکنه.
[] که اگه داره درس میخونه فعلا" کنار درسش یه درآمدی هم "از خودش" داشته باشه.
[] که سالم زندگی کنه ... ینی غرق یا وابسته به چیزی نشه.آلوده نشه
[] که صبح های زود یا بعد از ظهرا میره و یکم میدوه تا عرقش در بیاد ! طناب میزنه یه روتین روزانه
[] نماز بخونه... شاید همه ته دلشون میدونن که گاهی باید از زمین جدا شد
ادامه داره
- ۹۴/۰۴/۱۷