بویینگ
من استیلم اصن اینه که برم دکتری بگیرم ! خیلی به شکل و شمایلم میخوره
انگار تازه دانشجو شدم بعد از ۷ ترم یکم دیره ! ولی تازه الان فاز این سال اولی بودنو دارم تازه میفهمم چجوری باید تمرین نوشت و پروژه زد و کلاس رفت و نوت برداشت و در کنارش زندگی رو داشت.
تا ساعت ۱۱ - ۱۱.۵ شب دانشگاه بودم داشتم تکلیفای سیگنالمو مینوشتم...
شوق دارم فردا شه پگاهو ببینم!
با علی که حرف میزدیم دیگه نسخه پیچیدیم که مثکه قراره من مهندس کامپیوتر شرکت بویینگ شم :/ جدی کنجکاوم بدونم سر از کجا در میارم ؟!
همیشه دوس داشتم کارم یه ربطی به پرواز اینا داشته باشه.
یه عکسی همیشه لای دفترم هست خیلی بهم دلگرمی میده. عکس هواپیمای باباست تو آسمون که هواپیما کناریه ازشون گرفته وقتی که جفتی رفته بودن تمرین کنن..
مهم ترین تصمیم این روزام اینه که مواظب حرفامم.
به قول ینفر مخصوصا واسه من پر حرف خیلی سخته
اینم استک اخیر :
ایده دونی آقا شاهین ! |
Smoking Kills |
شروع استخر شریف |
روزی یه reading با صدای بلند ! |
مرور انتگرال و اعداد مختلط |
خودت خودتو چجوری میدونی ؟ |
توی کپشن نوشتن عکس های اینستاگرام جسور باش ! |
people like people who are, “Up for whatever happens”. |
کتاب مدیریت زمان - برایان تریسی |
improvise |
you need to form habits |
کار نیکو کردن از پر کردن است ! |
“When you get to the top of the mountain – keep climbing.” |
ظرفای خونه رو کمک مهدی بشورم |
خرید چراغ مطالعه |
مثلا سیگنالو با کلاس پیش برم و فصل به فصل "همه ی" مثالاشو حل کنم !!! |
صبحای زود برم نون داغ بخرم صبحونه بزنم ! |
چکنویس خوشگل و منظم :دی |
جنرالز دلم خواست ! |
- ۹۴/۰۷/۲۱