عدد نپر به توان ایکس
نزدیک ۵ صبحه، تازه رسیدم خونه. میخوام قبل خواب یه لیوان چایی بخورم و بنویسم...
بیاید قرار بذاریم هر روزی که میگذره، یه چیز رو هرقدر هم که کوچیک باشه بهتر کنیم.
بیاید هرقدر هم وقتشو نداریم یا اعتماد به نفسشو نداریم دلو به دریا بزنیم و فقط روزی یه قدم برداریم.
اگه میخوای رژیم بگیری فردا فقط یکم شکر چایی شیرینتو کم کن.
اگه میخوای سیگارو ترک کنی فردا فقط یه پک کمتر بزن.
اگه میخوای زبان بخونی فقط یه کلمه حفظ کن..
ینی میدونی ؟ بزرگ فکر کن ولی کوچیک شروع کن.
باور کن تغییرات بعد از یه مدتی یدفه شیب میگیرن ! مثل تابع نمایی e^x تو ریاضی آروم و نرم شروع میشه و بعد از یه مدت به خودت میای میبینی به بینهایت میل کرده !
ینی من از این عدد نپر کمترم ؟!
بنده خدا فقط ۲.۷۱۸۲۸۱۸۲۸۴۵۹۰۴۵۲۳۵۳۶۰۲۸۷۴۷۱۳۵۲۶۶۲۴۹۷۷۵۷۲۴۷۰۹۳۶۹۹۹۵ هست ! تا ۵۰ رقم اعشار ملاحظه میکنید به ۳ نمیرسه :دی
-------------------------------
من فکر میکنم سخت ترین ماهی که تاحالا تو زندگی داشتم رو گذروندم. سخت ترین از نظر فشار و استرس کاری و درسی و حوادث غیر مترقبهی زندگی.
و چقدر جالبه که روحیم هم به همون نسبت بالا بود.
ولی روحیهی بالا نبود که باعث شد از پسش بر بیام، این که از پسش بر میومدم باعث میشد روحیه بالا باشه. و این یه چرخه بود که خودشو میساخت..
فقط و فقط هر روزی که میگذشت اقلا یه چیز رو بهتر کرده بودم
چرا همیشه باید خراب شدنها مثل دومینوهای پشت سر هم باشن ؟ چرا یبارم که شده اتفاق ها و حسای خوب رو به دومینوها تشبیه نکنیم؟
خلاصه تجربهای که میخوام باهاتون درمیون بذارم اینه که :
انقدر پررو باش که هرقدر هم فشارِ جوانب مختلف زندگی زیاده، باز هم هر روز اقلا یه چیز رو، یکم بهتر کنی !
فردا چیو میشه یکم بهتر کرد ؟
- ۹۴/۰۹/۰۵
با حرفتون موافقم.
:)