Let's Overthink
دوشنبه, ۲۳ آذر ۱۳۹۴، ۰۳:۳۷ ق.ظ
میگه: "درست لحظه ای که موفق شدم به جواب ها برسم صورت سوال ها عوض شدن."
یه سوالهایی رو از چند نفر پرسیدم که بلا استثنا یه جواب دادن.
پرسیدم:
برگردی به 4 سال پیش چیو تغییر میدی؟ همه گفتن هیچ چیز!
پرسیدم:
دوست داری چند سال عمر کنی؟ همه گفتن تا وقتی که نیازمند کسی نشم.
پرسیدم:
دوست داری بدونی چیکاره میشی یا سورپرایز شی؟ همه گفتن که میخوام سورپرایز شم.
پرسیدم:
دوست داری به مرور رشد و پیشرفت کنی یا یهویی؟ همه گفتن به مرور!
همه میگن به مرور.. خب اگه از الان میدونستی که قراره کی باشی و بدونی خودت چجوری افسار زندگیتو به دست بگیری که دیگه تا آخر عمر باید بیکار مینشستی و صرفا زمان میگذروندی.
عمر خیلی کمه.. همشم تو این خلاصه میشه که خودتو بشناسی.
یاد اون جملههه افتادم که میگفت: "من در شناخت خویشتن دریانوردم." فرناندو پسوا
میگفت: "هررر دو نفری با هم فرق دارن. کیه که بگه غیر از اینه؟ مگه نه این که اثر انگشت هر دو نفر با هم فرق داره؟ چرا آدما به این فکر نمیکنن که حتی اثر انگشتشون با هم فرق داره؟"
نباید تو بقیهی آدما دنبال جواب گشت. خیلی شعاریه نه؟
اگه سوالها هر روز دارن عوض میشن، هر روز جواباشو از خودت بپرس، خیلی ساده هم بپرس
مگه سرجمع تو چند تا سوال میخوای سرگردون باشی؟ شرط میبندم از ۱۰-۲۰ تا بیشتر نمیشه.
وقتی سوال های درستی پرسیده شه، جوابای خوبی هم گرفته میشه.
من فکر میکنم عملمون بازتاب خالصی از علایقمونه. اگه جوری عمل میکنی که نمیخوای،ینی نمیپسندی، سوال درست رو بپرس
از خودتم بپرس.
وقتی تو مسیری که دوست داری باشی نباشی، ناامیدی.
وقتی هم که ناامید باشی تو مسیری که دوست داری باشی، نیستی.
این لوپ مزخرف رو فقط با پرسیدن چند تا سوال خوب از خودت میتونی بشکنی.
همین فردا چی دوست داری؟ همین الان چی دوست داری؟
- ۹۴/۰۹/۲۳