زمستونم سعیشو میکنه ولی بهار... !
بحث پاییز و مزخرف بودنش بود تو گروپ ۱۲ نفریِ تلگرام وبلاگ نویس ها.
یکی از قسمت های رادیو چهرازی رو فرستادم... همون قسمت که دربارهی پاییزه.
"پاییز همش شبه دیگه"
گفتم:
- اینو گوش کنید! نفرت از پاییز هم توش نهفتس... چیزی نمونده دو روز دیگه راحت میشیم.
گفتن:
- دقیقا ع غمش لذت بردم ،بعله خدا بخواد! بیخود نیس ع قدیم اخر پاییزو جشن میگیرن 😁 ع قدیم پاییز نفرت انگیز بوده برا خیلیا.
یکی دیگه گفت:
- شایدم اول زمستون رو جشن میگیرن!
- نه من عجیب معتقدم ک رفتن پاییزو جشن میگیرن...
- ولی منم معتقدم اومدن زمستون رو جشن میگیرن!😋
گفتم:
- چرا ما اول پاییز که میشه یهویی بند دلمون پاره میشه؟!
گفتن:
- چون شب زودتر میرسه...
- پاییز دوس داریااااا😂
- چون خدا پاییزو افریده تا بند دلها رو پاره کنه و قلبارو بشکنه و تیکه تیکه کنه ،یکی از وظایف پاییز همینه قطعا ،با اون برگ ریزونش و غروبای پر غمش.
گفتم:
- ینی میگید هدف همین بوده از اول؟ ینی آدم باید سالی یبار درس حسابی دلش بشکنه؟
گفتن:
- بعله بهار ادم روحش متولد میشه تو تابستون روحش حال میاد پاییز حالِ روحش گرفته میشه و زمستون ام سعی میکنه حال روح ادمو خوب کنه ک خب البته یکم میتونه ولی کار اصلی رو بهار انجام میده دوباره.
گفتم:
- دوست دارم این مکالماتو ثبت کنم :)
- ۹۴/۰۹/۲۹
قدیما می گفتن هرکس بتونه پاییز رو دوام بیاره و زنده بمونه زمستون رو رد کرده، شاید به همین دلیل رفتن ش رو جشن می گرفتن.