شیپور
بیا از همین سیگاری که همین الان تو دستمه شروع کنیم.
سیگار واسه من میدونی چیه؟ ینی کمآوردن! ینی شل کردن... ینی بذار دنیا هرچی میخواد بشه و تو یه کاری کن من فکر نکنم.
سیگار که تموم شد چی؟ سیگار بعدی.
سیگار یا هر چیز دیگه... فیلم مثلا... تاحالا شده واسه این که حواست پرت شه یه فیلم پخش کنی؟
ولی من هنوز سیگار دستمه؟ چرا؟ هیچ لذتی هم نداره... راستش داره گلومو میزنه. چرا نمیذازمش زمین؟
لجباز درونم نمیذاره بذارمش زمین.. چون خاموش کردنش واسش گرونه..
خاموش کردن این ینی شروع..
ینی صدای شیپور جنگ.
ولی الان چی حالمو بهتر میکنه؟ زندگی ایدهآل من خیلی دست یافتنیه.
#صبحا زور بیدار شم..
#گاهی برم عکاسی کنم... اصلا روزی یه عکس بگیرم
#سیگار نکشم
#زندگی سالمی داشته باشم
#اگه وقتشو داشته باشم شبا برم نیم ساعتی پیادهروی کنم
#از حال دوستام با خبر باشم.. دورم شلوغ باشه
#آخر شبام مال خودم باشه! بتونم راحت گوشی و لپتاپ و همهچیزو خاموش کنم و یکم مطالعه کنم یا اصن رادیو گوش کنم.
#گاهی کوه برم و بعدشم استخر
#گاهی آشپزی کنم! تو خونه چند تا گلدون داشته باشم..
#در نهایت هم شاید برم سرکار و کنار درسم درآمدو از همین سن شروع کنم.
- که چی بشه؟
- راست میگی... خاموشش نکن:) بکش سیگارتو... راستی، خوبی؟
- نه. آیم گویینگ نووِر.
- پس یه کاری کن بهتر شی.
- *صدای خاموش شدن سیگار ته لیوان*...
اینجوری بود که من سیگارو ترک کردم. اقلا تصمیم گرفتم که یبار دیگه ترک کنم.
کدوم یکی از چیزایی که اون بالا نوشتم رو از همین الان نمیتونم شروع کنم؟
انگار ماها راهی جز جنگیدن نداریم.. آرامش توی خود آدمه . همهی تصوراتی که من از یه زندگی شاد دارم مستقل از شرایطن و همش توسط خودم قابل ایجاد شدنن. چرا اینو زود تر درک نکرده بودم؟ تو لیست من این نیست که یه BMW دم در خونم پارک باشه تا شاد باشم واقعا هم شعار نمیدم! من با همین چند تا چیز شاد میشم و حس خوشبختی میکنم... چقدر دستیافتنی!
حس وقتیو دارم که توی فیلم قدیما دوتا لشکر قراره با هم بجنگن و من صف اولم شمشیرم تو دستمه و صدای طبل و شیپور میاد.
بلند شدم..
نمیشه مطمئن شد این شروع یه شروع واقعیه نه؟ هیچ جوره نمیشه. ولی بهترین کاریه که الان میتونم انجام بدم! و خوشحال کننده ترین کاریه که الان میتونم بکنم :)
- ۹۵/۰۳/۰۷