سه شنبه - ۱۲ مرداد ۱۳۹۵ - نبینم که باز نشستی /D:\
سه شنبه, ۱۲ مرداد ۱۳۹۵، ۰۱:۳۸ ق.ظ
بعد از خیلی وقت سلام.
بیستودو سالم شد !
تصمیم دارم از این به بعد بیشتر بنویسم... یا به عبارت دیگه بیشتر چیزایی که مینویسمو منتشر کنم.
طبق رسم، آدم اینجور موقعها باید بشینه فک کنه ببینه سالی که گذشت چطوری بود و سال پیشرو قراره چجوری باشه و از این حرفا..
خب راستش گفتنی زیاده! انقدر زیاد که از هر گوشش بخوام شروع کنم به تعریف کردن، میدونم حقِ مطلب ادا نمیشه.
ایندسته از گفتنیها اینجورین که من وسواس خاصی روی تعریف کردنشون دارم و یا باید درستحسابی و مشتیوار بگم یا اصن همون بهتر که دربارش بحث نکنم!
از طرفیم فکر میکنم گفتن نداره چون هر تغییر و تحول درست حسابیای یهجورایی تو رفتار و منشِ آدم نمود پیدا میکنه و چقدر زیباتره اگه مخاطبِ من، اخلاق و رفتاری رو که تونستم توی وجود خودم نهادینه کنم رو، از همراه شدن با من و داستان هام بفهمه.
و چه بهتره که دچار توهمِ شخصیتی از خودم نشم که هنوز در عمل وجور نداره!
پس سخن کوتاه، نمیخوام اینجارو با یهسری شعار و یا توهم پر کنم، بهجاش میخوام تا جای ممکن گفتنیا رو با پستهایی که قراره بنویسم، از خاطرات روزانه بگیر تا فکر ها و برنامهها و حتی عکسهایی که در آینده منتشر خواهم کرد، بگم.
نمیخواستم انقد متنِ مودبانهای بشه فلذا به پیوست سهچهارتا فحش آبدار منجمله "'گــــوزو" و مشتقاتش ضمیمه میشود.
مربعِ ۲۲ ساله
- ۹۵/۰۵/۱۲