۵۰ تای چهارم از ۶۵۰تا
اینا واسم جالب بودن:
- من دادهی پرتم.
دادههای پرت رو دوست دارم... همیشه تو آزمایش ها لحاظشون میکنم!
دورشون که نمیریزم هیج. زیرشون خط میکشم!
دادههای پرت رو جدی بگیرید.
- سوال اینه : فکر میکنی تا چند وقت آیندتو بدونی چی میخوای؟
- دنبال نشانه ها باش... به نشانه ها احترام بذار.
- دلم تناقض میخواهد...
- دلم خودم را میخواهد :) کمی از خودم , با یک لیوان چای
- بعضی ها فرق دارن. اینا رو فقظ ازشون انتظار نداشته باش اینجوری بیشتر میتونی دوسشون داشته باشی.
- برای پرش های بزرگ گاهی باید چند گامی پس رفت... بذار یه مثال بزنم وقتی میخوای وزن کم کنی اولش اصن 1 کیلو اضافه کن ! چربی تازه راحت آب میشه و بدن رو توی سراشیبی لاغری میندازه...
- جوونا مشتق گیرن - پیرا انتگرال گیر.
- شاید برای هر آدمی روزی میاد که google رو باز میکنه و امیدوارانه تایپ میکنه : ?How to be happy
- انقدر روبام بزرگه که گم شدم.
----------------------------------------
تو زندگیم هیچوقت انقدر پایین پرواز نکردم... آخه کیف پرواز به ارتفاع کمه.
بابا میگه تا وقتی پایین نیای نمیتونی سرعتتو حس کنی تا وقتی روی دریا خودتو تا مرز مماس شدن نبری یا بین کوه ها مانوور ندی سرعت برات مفهومی نداره.
بالا کشیدن بدون تحمل فشار نمیشه.
بابا میگه به دانشجو های تازه وارد موقع بلا کشیدن هواپیما میگن سعی کنن دستشونو به بالای کابین بزنن... تا باورشون بشه موقع اوج گرفتن همین کار ساده هم چقدر سخت میشه.
من بهتر از اینم.
ما هممون بهتر از اینیم.
----------------------------------------
بدن به شدت مایل به نظمه
چیزای کوچیک تفاوتای بزرگ ایجاد میکنن
- اگه از این پ.ر.ی.و.د.ی درومدم یکی از حرفایی به خودم خواهم زد اینه : یاد گرفتم هیچ ضعیفیو قضاوت نکنم.
- یه استاد داریم این آقا دقیقا" همون آدمیه که من نمیخوام باشم!
- قبلنا دلم میخواست آدم علمی خفنی باشم و توی جاهای خفن مثل IPM یه پژوهشگر باشم... از نزدیک که به دستش آوردم خوب بودا خیییلی هم خوب بود ولی wasn't quite the one انگار... دلم خواسته رییس جمهور بشم. :دی
- میگفت اینجور وقتا آدما فکر میکنن انگار که یه چیزی گم شده توشون و دیگه نمینونن خفن باشن.
- یه صفحه رو باز کنی و توی هر خط یه جمله که با "من بهتر از اینم که..." شروع میشه بنویسی.
انقدر خودم نیستم که میترسم وقتی برگشتم نشناسه منو هیچکس!
----------------------------------
میشه سقوط رو از آخر به اول رفت.
میدونی چی میشه؟
اوج !
----------------------------------
- خوشا من !
----------------------------------
کسی دوست داره با من این آخر هفته بیاد جمعه بازار؟ میگن خیلی جای محشریه! میگن همه مدل آدمی هست و هممممه جور چیزی پیدا میشه...
کسی دوست داره پنجشنبه ها با من بیاد کوه؟ که تو راه حسابی عرق بریزیم ولی به شوق رسیدن ادامه بدیم! اون بالا یه لیوان چایی ...
کسی دوست داره دو سه روز تو هفته بمونیم تا آخر شب دانشگاه به گوشه درس بخونیم و رو پروژه ها کار کنیم... وسطاش بریم یه نوشیدنی داغ بزنیم و گپ بزنیم... شبای دانشگاه حرف نداره!
کسی دوست داره دو هفته ای یه بار بریم یه جای جدید کشف کنیم؟ جاهایی هست که همیشه دربارشون شنیدیم و هیچوقت نشده خودمون بریم؟ برای شروع کافه نادری...
کسی دوست داره گاهی بریم پیاده روی طولانی ؟ بریم خیابون گردی... بریم انقلاب بریم ولیعصر... آدما رو ببینیم و دنیامون بزرگ شه...
کسی دوست داره گاهی بریم بسکتبال بازی کنیم؟ شده دو نفری اصن... وسطش حرف بزنیم و از آرزوهامون بگیم و کلی خیالبافی کنیم؟
کسی هست پایه باشه خودمون شروع کنیم به یاد گرفتن؟ کس دیگه ای هم هست که فکر کنه استادامون فقط به فکر خودشونن و فوق العاده بی ادبن؟ بی ادب :)) با حس تلفظ شه ! خودمون مقاله بخونیم خودمون پروژه شروع کنیم ...
کسی دوست داره چند وقت یه بار یکم تو زندگیمون صرفه جویی کنیم و بریم به یه سری آدما کمک کنیم؟
کسی هس بیاد گاهی یه جایی که بشه یه آتیش درست کنیم و بشینیم دورش گپ بزنیم؟
کسی هست بیاد 3 شب در هفته بریم ورزش کنیم؟ بدن درد بعد ورزش چه کیفی میده ! :))
کسی هست بیاد یه روز بزنه به سرمون ول کنیم بریم شمال لب دریا چایی بخوریم و برگردیم ؟؟
کسی هست پایه باشه دو هفته vegetarian بودنو تجربه کنیم؟؟
کسی دوس داره چند وقت یبار بریم کتاب بخریم؟ دفتر یادداشت بخریم؟ گلدونای کوچیک بخریم؟
که موقع کار رادیو گوش کنیم
که همیشه پشت ماشین یه فلاسک چایی با چند تا لیوان باشه
که چند وقت یبار آشپزی کنی...
مسجد دانشگاه عجیب دنجه !
یا رانندگی نصفه شبا.... یا غروب آفتاب رو تو کتابخونه بودن
که صبح زود نیمرو با نون داغ و یه لیوان شیر و عسل روی میز باشه...
که قابل پیشبینی نباشی!
که گوشیش زنگ بخوره! تو باشی...
که هنر رو با صفر و یک ترکیب کنی عنش در بیاد.
که تو یکی دیگه لاشی نشی! شایدم لاشی تر.
که ببینی دنیای بقیه چطوریه؟ 2 ماهی نگذره که توش یه آدم جدید نشناخته باشی...
خلاصه که
یک همیشگی هیجان انگیز !
----------------------------------
- این چه منطقیه که میگه مساحت خط به اون نا محدودی صفر هست و مساحت هر محدودی غیر صفر ؟
- هنوز دنیام کوچیکه! دلم میخواد پرواز کنم... بعدش شیرجه بزنم و شنا کنم... بعدش بیام ولیعصر رو قدم بزنم...
دلم میخواد 39 زوج باشه... مربع کامل باشه... حال همه خوب باشه.
----------------------------------
در آغاز, هنگامی که خدا آسمانها و زمین را آفرید, زمین, خالی و بی شکل بود, و روح خدا روی توده های تاریک بخار حرکت میکرد.
خدا فرمود: "روشنایی بشود." و روشنایی شد.
خدا روشنایی را پسندید و آن را از تاریکی جدا ساخت.
او روشنایی را "روز" و تاریکی را "شب" نامید.
شب گذشت و صبح شد. این, روز اول بود.
----------------------------------
- شاید یه تابع سینوسی باشه که آدمارو بین قله ها و دره ها حرکت میده... و تنها وظیفه ی ما اینه که توی قله ها بیشترین استفاده رو ببریم و توی دره ها کمترین آسیب رو ببینیم...
- شایدم مثل بلوغه... یادمه وقتی میگفتم مفصلای پام تیر میکشن میخندید و میگفت داری قد میکشی! بعدش نوبت مفصل های بازو بود... شاید باید روح آدم تیر بکشه تا بزرگ شه.
So wake me up when it's all over
When I'm wiser and I'm older
- نیاز به یه پالایش اساسی دارم 8 روز دیگه بیشتر تا سال جدید نمونده ...
----------------------------------
گفت: "این نخستین مرحله ی کار است. باید گوگرد ناخالص را جدا کنم. برای این, نباید از شکست بترسم. ترسم از شکست, همان چیزی است که تا امروز مرا از جستجوی اکسیر اعظم باز داشته. و اکنون کاری را شروع کرده ام که میتوانستم ده سال پیش آغاز کنم. اما از این که برای آن بیست سال دیگر صبر نکردم, دلشادم".
----------------------------------
- به خودم میگفتم کاش یه برده بودم که آزاد نبودم. که هرکاری که ارباب میگفت انجام میدادم بدون این که حتی به شدنی بودنش بخوام فکر کنم. مهم تر از اون بدون اینکه بخوام به این فکر کنم که "آیا این بهترین تصمیم هست تو این لحظه؟"... این آزادی عمل خیلی سنگینه!
- با این ابزار به کجاها که نمیشه رسید! چه مسئولیت بزرگیه بهترین ورژنِ خودت باشی.
- من یه داده ی پرتم :) من نمیخوام زیادی هم منظم باشم!
- یه چیز که با تمام وجود یاد گرفتم اینه که باید روی پای خودمون وایسیم.
باور کن هیچکس بهتر از خودت نمیتونه کارارو پیش ببره. هیچکس بهتر از خودت نمیتونه حال و هواتو عوض کنه و هیچ کس بهتر از خودت نمیتونه درک کنه ما آدما دائما داریم عوض میشیم و بعضی وقتا عوض شدن یه سریا وقتی در یک جهت نباشه فاجعه به بار میاد.
خودت!
بهتر از اینی...
----------------------------------
یکم زدم بغل... ماشینارو نگاه کردم
یه چایی ریختم واسه خودم. به خودم قند تارف کردم اما نخواست... مثکه چایی رو تلخ میخورم.
یه آهنگ خسته ای هم پخش میشد... هرچی آهنگ طولانی تر میشد ماشینا تند تر میرفتن انگار!
بارون گرفت... فردا شد پسفردا شد! دیگه زمان از دستم در رفت فقط میدونم حتی دلار هم ارزون شد و هنوز چایی تلخ من تموم نشده بود!
ماشینا کم کم به شکل خط های نورانی ای دیده میشدن که از مبدا تا مقصدشون کشیده شده بودن. یه مشت پاره خط!
دلم قند میخواست
فکر میکردم اگه یه راننده ی دیگه هم مثل من زده باشه کنار منو یه نقطه میبینه!
"بخشی از خاطرات طولانی ترین نیم خط دنیا"
----------------------------------
- کیمیاگر تموم شد! میگفت: "برای آموختن تنها یک روش وجود دارد.عمل کردن"
- گاهی به دنیا وصل میشم. توضیحش سخته... انگار من یه آنتنم که کللی موج تولید میکنم و میفرستم به یه سری آنتن دیگه :)) خودم خندم گرفت! بیخیال
- امیدوارم دوشنبه ی خاصی رو بگذرونید :) خاصش کنید د یاللا !
- جذاب ترین آدما اونایین که تو مسیرشون دارن حرکت میکنن...
- تو ذهن من هر آدمی یه مربع داره که نماد ساده ای از دنیای اون آدمه.
- فلانی! هیچوقت واسه شروع دیر نیست
- من میخوام منطق اینا رو به سخره بگیرم.
- اینا خوب میفهمن چی میگم. تا وقتی که بیداری باید بری جلو
- و این 35 سال پیش رو مثل یه کنجکاویِ مقدسِ بچگانه میمونه... همین!
- من از زندگی چیزی بیشتر از رفاه شخصی خودم میخوام.
- پس کی لامپ رو اختراع کنه؟
- خودت اون تغییری باش که میخوای تو دنیات ببینی.
پی نوشت: خودِ خرت.
- چیزی به تحویل سال نمونده
چه سالی بشه!
چقدر راضیم از این بیست سالم...
- زندگیم دقیقآ چیزیو بهم داده که خواستم اینو آدما همیشه بعد از رسیدن ها میفهمن
- ٢٠ دقیقه تا ٩٤ :) اینبار میدونم زندگی چجوری کار میکنه!
--------------------------
- اولی: اصلا" چرا انقدر میخوای دورت شلوغ باشه همیشه؟
- دومی: همم... نمیدونم! شاید واقعا برای این که اگه یروز بی هدف از خونه زدم بیرون و گرفته بودم, کسی باشه که برم پیشش...
- اولی: میرزه یه عالمه از وقتت, ارزشمند ترین چیزتو بذاری واسه این؟؟
- :) ... نه...!
--------------------------
- اگر به نگه داشتن چیزی شک داری, آنرا دور بریز!
- من یه حماسه سازِ سخت جونم :]
- به هر حال دنیای همه به یه اندازه نمیشه... ولی یه چیزی که خیلی مرموزانه از ذهن ها پنهان میمونه اینه که خیلیاشون از دور قشنگن فقط. از درون ریده!
- میخوام گندالف خاکستری رو دعوت کنم به صرف شیر موز
- یکی از همین شبا... شاید! :)
- همینجوری پیش بریم که خدا میشیم! از ترسش مارو ریست میکنه.
یکی از همین شبا..قبل از این که بخواد به خودش بجنبه... خدا میشم
.اناالحق اناالحق.
- وقتی من نتونم بیان کنم حالممو خیلی حرفه...
- هر کاری قبل از آنکه آسان شود سخت است.
- خیلی دوس دارم رو کتاب خوابم ببره !
- Work Hard In Silence! Let Your Success Be Your Voice :P به قول طرف...
- پیشرفت با تفریح تناقضی که ندارد هیچ بلکه لازمه ی بیکرانگی است !
- بر خلاف تصور عموم, مهم ترین چیزی که آدم از کوه یاد میگیره تلاش و استقامت برای فتح نیست! بلکه اینه که هرکس با بیشترین و در عین حال معتدل ترین توان خودش پیش بره
- خودتو بذار جای بقیه ببین ازت چه انتظاری دارن!
- !Family Is Your Everything
- اینایی که من میبینم باید بگم : افراد از آنچه در شبکه های اجتماعی میبینید الکی ترند :))
- کار رو تکه تکه کن بعد شروع کن :دی
- همیشه اوپن سورس بودن بهتر نتیجه میده...
- واقعا هیچوقت نذارید درس یا کارتون به تفریحتون لطمه بزنه.
لنگ کسی نباشید.. امکانات خاصی نمیخواد.
مهم ترین چیزی که باید یاد گرفت اینه که چطوری تنهایی تفریح کرد :)
- قبلا" هم میترسیدم ... یادم نبود! فکر میکردم این ترس جدیده...
- برو بتون !
- تو خیلی بایدی!
- یه بیست درصدی هست که صد درصد ها رو میسازه
------------------------------------------------
دیشب نظم دنیا رو بهم ریختم...
انگار این جای دنیا که من وایساده بودم سنگین شده بود
انقدر سنگین بودم که دنیا نمیتونست نگهم داره
داشت بهم التماس میکرد
کل جهان هستی به پام افتاده بود
توی یه لحظه بود که منطق "وجود" رو درک کردم.
که همه چیز تنها یک چیز است.
که لا جبر و لا اختیار بل امر بین امرین.
قومی متفکرند اندر ره دین قومی به گمان فتاده در راه یقین
میترسم از آن که بانگ آید روزی کای بیخبران راه نه آنست و نه این
------------------------------------------------
- برای از خود بیخود شدن همین کافی بود
- به طرز مشکوکی به نظر میرسه توی زندگی حداکثر دو هفته طول میکشه تا توی سرازیری مسیر هر هدفی بیفتی ...
- من اصن مال این هفته نیستم!
- دلش اشک میخواست ولی میترسید اگه اشک بریزه از سر نفرت باشه, نه دلتنگی.
- تو دنیای کوچیک خودش یه پادشاس! شازده کوچولو آره
خودش بود.
بود !
- آنچه را دل دید انکارش نکرد.
"آیه یازده سوره النجم"
------------------------------------------------
گاهی اشتباه کن.
بذار اشتباه کنی
انقدر اشتباه کن تا "دل" ببینه!
دل که دید دیگه اشتباه نمیکنی
دل که دید انکارش نکن.
------------------------------------------------
- تابع توانیه !
به زور رشد میکنه زووووور ها ! اما یدفه جوری میکشه بالا که مثل سوپرمن میمونه که هیدروژن بگ.وز.ه!
- بهر یک جرعه ی می منّت ساقی نکشیم.
- کم کم شروع میشه
یه چیزی که بهش میگن "آروم گرفتن"
از یه جا شروع میکنی به آروم گرفتن و بعدشم "قانع شدن" !
نکنه اول قانع شی بعد بخوای آروم بگیری.
- اسیر هیچ سیستمی نباید شد
------------------------------------------------
خاص باش!
شنیدی از اینور اونور
یه چیزایی هم از خودت دیدی که اولش باورش برات سخت بود
ولی باورش کن!
خاص بودن... همم... خاصیت!
فلانی خاصیت داره
ترسناکه ولی ترس نداره
ترسناکه چون بعدش نمیدونی چه کارایی ازت برمیاد
چون دیگه "بقیه" ای نیست که با اونا خودتو بسنجی
"داده ی پرت"
------------------------------------------------
- این نکتهٔ رمز اگر بدانی دانی هر چیزی که در جستن آنی آنی
- کی میگه همه ی ثانیه ها یا هم مساوین؟ شاید یه ثانیه تو صبح طولانی تر از یکی دیگه تو شب باشه
ها هم هیچوقت اینو نمیفهمیم چون یه ثانیه رو با همون ثانیه اندازه میگیریم...
شاید یه تابع عجیب غریب باشه که تعیین میکنه هر ثانیه چقد طول میکشه! شایدم واسه هر آدمی فرق کنه
شاید هرکس تو زمان خاص خودش جلو میره و یه سیستم بیرونی این آدما رو با هم هماهنگ میکنه!
اگه فیزیک بلد بودم !
------------------------------------------------
پره از همین یهویی ها!
میتونه یه تماس تلفنی ساده باشه میتونه یه برنامه ی پیکنیکی باشه یا یه مسافرت
مهم نیست زندگیتو بر چی بنا میکنی
مهم نیست واسه چی برنامه ریزی میکنی
به طور خلاصه مهم نیست تو کدوم مسیر از اون بینهات مسیر های زمانی موازی به سر میبری! هرجا که هستی و هر مسیری که میری, زندگی اون نیست!! لا به لای اونه! همون وقت تلف شده هه یا پیاده رویه یا اس ام اسه.. همون شام ساده.
اما تا وقتی که به یه سمتی نری وقت تلف شده ای نیست که زندگیش کنی.
زنده بودن دقیقا" همون پدر سوخته ایه که هیچوقت نمیذاره راندمان 100% شه!
مرسی که 100 نمیشی :)
------------------------------------------------
- من همیشه نمیه دومی بودم. شایدم نیمه ی دوم از نیمه ی دوم. یا نیمه ی دوم دوم دوم...
- از همینجا دنیارو میشه فتح کرد.
- تاکید خاصی روی کار با ابزار داشت! اگه بتونی از ابزار هایی که داری درست استفاده کنی, نسل ها جلو میفتی.
- دنیا انقدر بزرگ هست که هنوزم بکر باشه! به بکری روز اول حتی... ینی کل این تمدن بزار کنار, برو همون آتیشی رو کشف کن که N قرن پیش کشف شد...
- توی میزان استفاده از همون ابزاره که میشه عجیب متمایز شد. زندگی یه جعبه ابزاره
- ۹۶/۰۷/۱۲