آقای مربّع

سلا....م : )

آقای مربّع

سلا....م : )

آقای مربّع
بایگانی

سر بلند

سه شنبه, ۲۴ مهر ۱۳۹۷، ۰۵:۵۹ ق.ظ

میترسم.  شاید یکی دو روزو از کنترل خودم خارج کردم. نمیدونم چرا دوباره این اشتباهو مرتکب شدم. نکنه که داره از کنترلرم خارج میشه؟ من که به وضوح میدونم همین الان که دارم مینویسم. همین الان به وضوح میتونم چشمامو ببندم و بهت بگم این اشتباه تهش چی میشه. پس چرا ممکنه دفعه‌ی دیگه هم بهش دست بزنم؟


مگه همین چندوقت پیش نبود که اومدم اینجا و نوشتم:

به خودم بدکردم.

نمیدونم تا چندوقت باید تاوانشو بدم، ولی گاهی با خودت کاری میکنی که 

- پولتو

- وقتتو

- شادابیتو

- روحیتو

به‌فنا میده و بعدشم نه‌تنها لذتی ازش واست باقی نمیمونه؛ یه سنگینیِ ناتموم توی یه سکوت طولانی میمونه.

گاهی اشتباه‌ها یه‌دفعشون کافی نیست. گاهی خیلی بیشتر لازمه گاهی هرازچندگاهی لازمه اصن، که بدونی این لحظه خودش چه نعمتیه.

امیدوارم این آخرین اشتباهم باشه.

میخوام بخوابم و وقتی بیدارشدم یه آدم دیگه شده باشم!



-------------------------------------

بذار حداقل این بار اشتباهت یه نتیجه‌ای با خودش داشته باشه.

بذار این بار واست درسی بشه که واقعا بتونی روزی برگردی بگی اون اشتباهی بود که بهم درس بزرگی داد بدون این که تاوان زیادی واسش پرداخت کنی.

بیا از تجربه‌هات استفاده کن.


تو خیلی مسیر دراز و بلند‌پروازانه‌ای جلوت داری. تو آرزوی خیلیا رو به دوش میکشی.

فکر کنم وقتشه که یکم به خودت و کارت ارزش بدی... ینی چی؟

ینی بیا و به مسئولیتی که ممکنه در قبال خیلیا روی دوش داشته باشی فکر کن و بپذیرش.


الان چی جلوم دارم؟ میتونم بشینم و زانوی غم بغل بگیرم یا خودمو قوی نشون بدم و چندتا تصمیم بگیرم.

میتونم از همین اتفاق (حادثه؟) به نفع خودم استفاده کنم و اوضا‌رو حتی بهتر کنم.

میتونم چند‌تا تصمیم بگیرم.


- تصمیم میگیرم دیگه بهش فکر نکنم. به گذشته فکر نکنم و روی حال متمرکز بشم. هرچه زودتر به مسیر اصلی برگردم و ادامه بدم! یادت باشه که توی مسیرت بمونی.

- تصمصم میگیرم یبار دیگه اینبار یکم جدی تر، بهش فکر کنم. من میخوام چجور آدمی باشم؟ بذارمش کنار مگه نه؟ فکر کنم وقتشه که تصمیم بگیرم، بسه. و خودمو ازش آزاد کنم. (یک هفته به این تصمیمم مهلت میدم)

- یادت باشه مسائلو با هم قاطی نکن. بعضی چیزا خیلی ساده یه اشتباهن فقط. بزرگش نکن همیشه اشتباه هست همیشه آدم شکست میخوره و مهم اینه که از شکستش درس بگیره.

- بیشتر ورزش کنم. حالا که اینقدر با باشگاه تونستم ارتباط برقرار کنم بتونم بیشتر ازش استفاده کنم و اینجوری بتونم حال خوب رو تجربه کنم.

- فضای مجازی به نظر خیلی داره وقتمو میگره. درسته که سودهایی داره واسم ولی نمیدونم که چطوری میتونم کمتر درگیرش باشم.

- سعی کن با هر شکستی جای اینکه بخوای جا بزنی پر‌روتر و جنگنده‌تر از جات بلند شی و ادامه بدی.

- تصمیم میگیرم دیگه حتی آخر هفته‌هامو نخوام کامل کنار بکشم. من وظیفه دارم نسبت به این استعداد و موقعیتی که بهم داده شد تا پای جون وایسم.

- به طور خاص تر تصمیم میگیره دیگه همیشه sober باشم و بتونم از مغزم استفاده کنم. سعی میکنم تا جای ممکن بتونم تلاش و پایداری کنم توی این مسیرم.

میدونم همیشه کلمه‌ی بزرگیه میدونم درست نیست که همچین تصمیمی بگیرم الان که تقریبا عصبانیم از بابت و خب این تصمیم هیچوقت عملی نمیشه. پس بجاش تصمیم میگیرم اقلا همیشه حواسم باشه که آیا واقعا سوبر بودن بهتر نیست؟ 

- آخر این هفته تصمیم میگیرم که آیا وسایلی که خریدم رو دور بریزم یا نه؟

- تصمیم میگیرم به خوابم بیشتر اهمیت بدم. بخصوص ساعت خواب. من اگه ۷.۵ ساعت بخوابم واقعا بازدهی بهتری دارم خب.

- تصمیم میگیرم اینستاگرام رو بعد از Me TImeصبح ها کلا لاگ‌اوت کنم تا آخر شب یا حتی همون ساعت فردا.

- تصمیم میگیرم موقعی که مثلا یه کاری میخوام بکنم ۱۰۰٪ متمرکز باشم روش. به جرات میتونم بگم تا الان همیشه فقط شاید ۳۰ درصد رو کاری متمرکز بودم.

- تصمصم میگیرم هرشب شارژ ساعتی که دور از تختم کوک میکنم رو چک کنم که مطمئن بشم خاموش نمیشه.

- تصمیم میگیرم روی ایم متمرکز شم که چجوری بتونم خودمو آدم زبر و سریعی بدونم؟


همین الان که این تصمیمارو میگیری چقدر به انجامشون و پایبندی بهشون ایمان داری؟

جدی بهش فکر کن. میتونی خودتو در حالی ببینی که تونستی؟

سربلند؟



  • آقای مربّع

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی