روز ۱
روز اول
خودمو جمع کردم. یکم تمرکز که ببینم کجای کارم. چندتا هدف واسه خودم گذاشتم؛
زنگ زدم به رئیسم یکم حرف زدم. ۳۹ روز دیگه ددلاین خیلی مهمی داریم. دیشب دومین مقالمو سابمیت کردم ولی فقط باعث شد بیشتر حریص شم چون میدیدم که چقدر بلد نیستم هنوز.
بعد از ۵ روز انفعال شروع کردم یه تکونی به خودم دادم. جایی که الان هستم جنوب امریکاس با شهر خودم خیلی فرق داره. زمین تا آسمون! اینجا ایالتِ آفتاب و تمساحه! ولی امروز بارونی بود. واسه خودم تو دوران قرنطینه یه باشگاه کوچیک درست کردم. و شروع کردم به دوباره تراشیدن خودم.این بهترین قسمت روز بود.
واسه بعد از اون ددلاین یه بلیط گرفتم و یه ماشین رزرو کردم؛ یه برنامههایی دارم ولی دلم قرص نیست. میترسم؛ ولی به خودم اعتماد میکنم که از پسش بر بیام.
دارم فکر میکنم باید راههاییو امتحان کنم که هیچوقت نکردم.
یه تکونی بدم به ظرف زمان
هیچوقت انقد ... نبودم
- ۹۹/۰۱/۳۱