تمدید قرارداد
من خیلی خوشحالم که با ورزش آشنا شدم. یه مکمل واقعی بود واسه درس خوندنا و حتی تنهاییا. به نظرم بهترین کاریه که میشه با وقتای آزاد کرد همینه. هم قویتر میشی هم احساس رضایت و لذت خاصی بهت دست میده و هم یجور سرمایهگذاریه واسه آینده. دوباره رو همون مبل نشستم و ایندفه با ذوق بیشتر اومدم وبلاگو باز کردم. انگار میخوام حالا که خستگیم کمکم دررفته یکم تمرکزمو جمع کنم و استانداردهامو تعریف کنم. بعد از کرونا هم میگن The new normal فلان. آرومم و نه خیلی خوشحال و نه خیلی ناراحت مدت خوبی شده که احساس میکنم استیبل شدم. فکر میکنم هرکاری بوده که کردم کاملا کار درستی بوده منظورم مجموعهی این کارا و روتیناییه که ساختم. حس تمدید قرارداد دارم اومدم بشینم و با خودم قرارداد جدیدیو تنظیم کنم که حالا بعد بره واسه امضا :))
بیکاری هم جالبه. بهم فرصت میده نبودنِ یه سری دیفالتهارو تجربه کنم و بهم یادآور میشه که توی همون مسیریم که اتفاقا میخوام باشم. حتی دلم واسه درس خوندن تنگ شده. اما خداییش داره خوش میگذره همین ریلکس نشستنای اینجا و کلا خیلی استرس نداشتنه خیلی داره میچسبه. بکگراند ذهنم داره همینجور فکر میکنه که چه چیزای جدیدیو میخوام تغییر بدم خیلی هم باحالهها؟ انگار زندگی یه کاتالوگه یه منو داده دستم و من باید تصمیم بگیرم امروز چی میل دارم. ۵-۶ سال پیش بود که شروع کردم به اینجوری دیدنِ زندگیم. داره یادم میاد آقا خیلی چیزا داره یادم میاد مخصوصا هرچی بیشتر از پارسال و اون اتفاقا میگذره انگار بیشتر دارم ترمیم میشم مثلا دوباره برگشتم تو اتوبان از اون جادهخاکی. داشتن همچین بلاگی (در کنار نوشتهّها و داکیومنتای شخصی) هم خیلی کمک میکنه به این برگشتنه. چندروز پیش توی یه جلسه با آدمایی شبیه به خودم سخنرانی میکردم و حرفامو اینجوری تموم کردم: فکر کنم هممون موافق باشیم که آدمای بهتری شدیم.
خب حالا چی میل دارم؟
- ۰۰/۰۴/۲۴