آقای مربّع

سلا....م : )

آقای مربّع

سلا....م : )

آقای مربّع
بایگانی

تو پرواز

يكشنبه, ۳۰ آبان ۱۴۰۰، ۰۲:۳۰ ق.ظ

دیروز تو پرواز نشستم هدفامو نوشتم. آرزوهام واسه این شیش‌ماهی که میاد.

نوشتنم که تموم شد نگاشون کردم. 

یه ترسی بود تو دلم. یه خنده‌ای تو سرم. که میگفت نمیتونی.

فکر کردم درستشم همینه. میگن هدفات باید دلتون ترس بندازه تو دلتون.

ولی ترس نبود بیشتر یه با صدا بیرون دادن نفس بود با یه پلک زدنِ با مکث. ازینا که چشماتو میبندی و باز میکنی اما بیشتر از پلک زدن طول میکشه.

  • آقای مربّع

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی