آقای مربّع

سلا....م : )

آقای مربّع

سلا....م : )

آقای مربّع
بایگانی

تنبلی ۱

شنبه, ۶ فروردين ۱۴۰۱، ۰۵:۵۵ ب.ظ

تنبلی.

هر روز صب صبح خیلی زود وقتی تو خوابی

یا اخرای شب وقتی داری به هر شکلی وقت تلف میکنی

یه سری از رقیبات دارن تلاش میکنن. اینجا رسیدن نباید یادت بره که تازه شروعی بوده.

نباید آروم گرفت. نباید قانع شد. منظورم چیه؟ منظورم اینه که هنوز وقت خیلی از چیزا نیست.

میشه پارتی کرد میشه دختربازی کرد میشه سفر رفت فلان کرد بیسار کرد. مثه تهشو درآورد. ولی الان وقتش نیست.

تو امریکا کار حرف اولو میزنه. سخت کوشی پر کاری اصن هرکی بیشتر کار کنه اینجا واسش احترام بیشتری قائلن. حرفه‌ای بودن مطرحه.

میدونم سخته‌ها. 

دلم میخواد وارد بازی بزرگان بشم. میدونی بازی بزرگان چیه؟ ده حتی ۱۲ سال دیگس. خیلیه‌ها!

ولی میدونی چقد الان باید سرمایه‌گذاری کنی؟ منظورم از نظر دانش و مهارته. نمیگم باید صفر و یکی بود ولی مایندست خیلی مهمه. تو الان اینجای زندگیت حق خیلی از انتخابارو داری.

ولی ببین به چیزایی که نگاه میکنی به چیزایی که فکر میکنی به کارایی که وقت صرفشون میکنی. یه آدماییو میبینی مثل دنیس مثلا. چقد پرکاره حاجی چقد داره خفن و خفن تر میشه هر روز.

بشین یکم فکر کن. کی میخوای باشی. اگه چیزی رو دوست نداری میتونی عوضش کنی. اگه چیزی رو دوست داری میتونی بهترش کنی.

هیچی. میخواستم یه تلنگر بهت بزنم. میتونی از کتابا شروع کنی.

کتابایی که باید بخونیم. راستش میتونی از هرجایی شروع کنی. ۱۲ سال خیلیه! بیماریت هم هست درسته. ولی وقتی یه هدف داری معنی چیزای دیگه کمرنگ‌تر میشن.

 

 

از حرف که بگذریم. باید استانداردامو ببرم بالاتر. با یه شیب ملایم حالا.

قطع رابطه مثلا اقدام درستی بود چون کمتر از استاندارام بود. از این به‌بعد بیشتر خودمو قبول دارم و باور دارم و قدر میدونم.

از نظر وقت و زندگی کردن. چجوری گذروندن روزم خوندن مطالب و کتابها. من خیلی کار دارم بکنم خیلیا! باید یکم منظم‌تر بشم. بشناسم اولویتامو مثلا.

 

فک کنم بزرگترین‌چیزی که قراره تغییر کنه واسه همیشه تو زندگیم، شروع کاریه که سالها به تعویق افتاده. بالاخره بلدش شدم راه حل مشکلمو. 

بذار راحت‌تر بگم. فهمیدم ریشه‌ی ۹۹٪ مشکلاتم، بدون بزرگنمایی میگما ۹۹٪ یه بیماری ‌ای بوده که به هر دلیلی که واسمم مهم نیست درون من هست. و بعد متوجه شدم این بیماری درمان که نه ولی راه همزیستی داره.

رفتم تهشو دراوردم. و به طور دقیق‌تر خواستم ببینم چه بهایی رو باید بپردازم اگه بخوام از این بیماری که یه وقتایی به وزنه‌ی دور پا تشبیهش کردم، رها شم؟ و بعد با خودم در حال کنار اومدنم که آیا حاضرم این بهارو بپردازم؟

 

اینی که تو چند خط نوشتم سالهای سال طول کشید شاید بشه بگم ۶ سال.

  • آقای مربّع

نظرات (۱)

میشه بدونم چه بیماری دارین؟؟؟؟

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی