تا چی بشه
شنبه, ۲۸ مهر ۱۴۰۳، ۰۷:۵۴ ب.ظ
نمیدونم به فارسی چه تاریخی میشه.
یه وقتایی هم اینقد وبلاگتو باز نکردی یا اینور - اونور پراکنده نوشتی که دیگه انگار روت نمیشه بنویسی.
حدود یه ماه دیگه دفاعمه. کارا واقعا اوکی و رو رواله و من و زندگی هردو در بهترین حالتی هستیم که تاحالا بودیم. ولی من اینا قسمت بیرونی قضیس.
من درونم چند ماهیه خالیه. و نمیفهمم مشکل از کجاست. اگه درونم داره بهم پیامی میده من نمیگیرمش. نمیفهممش. دارم سخت میگیرم و مایلم که آسونترش کنم واسه خودم.
شاید باید یه سری به نوشتههای قدیمیم بزنم؟
شاید باید یکم از امید بنویسم؟
شاید باید قناعت پیشه کردن رو و صبر رو تمرین کنم.
داستان امروز من بیشتر تمرکزه انگار. انعطاف توی برنامهریزی. وقتی اولویت ها همش فرق میکنن... نمیدونم...
فعلا این باشه تا ببینم چی میشه.
- ۰۳/۰۷/۲۸