آقای مربّع

سلا....م : )

آقای مربّع

سلا....م : )

آقای مربّع
بایگانی

۱۵ مطلب در فروردين ۱۳۹۳ ثبت شده است

one man's dream

شنبه, ۳۰ فروردين ۱۳۹۳، ۰۳:۲۲ ب.ظ

از همون اولین باری که شنیدمش برام خاص شد این آهنگ ، نمیدونم کی‌ بود ، از همون اولین بار وقتی‌ گوش کردم تو ذهنم تصویر یه برگه خشک شده‌ای اومد که از شاخهٔ درخت جدا می‌شه ، با جریان باد میرقصه گاهی تند حرکت می‌کنه گاهی آروم ، دور خودش چرخ می‌خوره تغییر مسیر میده ، گاهی با آرامش میره ، گاهی کاملا برعکس ، فقط نمیدونم چرا هیچوقت به زمین نمیرسه ، حداقل میدونم که هنوز نرسیده ، این برگ چند سالی‌ می‌شه که از اون شاخه جدا شده ...

اسم این بلاگ رو هم از روی همین آهنگ گذشتم :)

اینم لینکش

https://www.youtube.com/watch?v=ihic3AqopZk

  • آقای مربّع

فسنجون

جمعه, ۲۹ فروردين ۱۳۹۳، ۰۸:۲۹ ب.ظ

-غرور خر است

-سخت نگیر !

-خودتو اون‌جوری که واقعا هستی‌ بشناس 

-خیلی‌ وقتا خیلی‌ چیزا یه برچسب روشون دارن که نوشته : تا وقتی‌ منو از دست ندی قدرمو نمی‌فهمی

-همممممممممیشه به حرف دلت گوش کن ، باور کن پشیمون نمیشی‌ ، خیلی‌ بده که چند سال دیگه همش به خودت بگی‌ "اگه" فلان روز فلان کارو می‌کردم یا فلان حرفو به فلان کس میزدم چی‌ میشد .... راحت باش :) 

-نابرده رنج گنج میسر نمی‌شود آقا جان

- دلم واسه خانواده تنگ شده ...

- یعنی‌ می‌شه منطق خدا رو درک کرد ؟

- می‌خوام دوباره نماز بخونم از فردا :) فکر کن روزی چند بار از زمین جدا شی ، بیخیال همه چیز و همه کس ، با خودش صحبت کنی‌

- مهدی میگه : "ولی‌ اشتباه نکردیم" راس میگه :) ، گاهی حس می‌کنم همهٔ این اتفاقا لازم بود تا قدر خیلی‌ چیزارو بفهمم 

- آرزو هام داره یادم میاد :) ، فکر کنم تاثیرات فصل بهاره :))

- در حرکت باش همیشه ، از سکون متنفرم

- اشتباه من این بود که سعی‌ کردم خیلی‌ زود از در احساس وارد شم ، کلا چند وقته احساساتیم ، حق داره بترسه بنده خدا! شاید اگه زمان به عقب برمی‌گشت یجور دیگه رفتار می‌کردم.

- شاید واقعا بعضیا‌ نخوان به اصطلاح سفره دلشونو باز کنن ، نباید دخالت می‌کردم

- بخشیدمت :) چقدر خوش حالم که راحت می‌تونم ببخشم ، راحت می‌تونم اعتماد کنم ، راحت می‌تونم "دوست بدارم"

- عجیبه که هنوز دوسش دارم ... ! 

- دوباره از آسمون لذت می‌بارم :) جدی جدی سخت‌ترین دوران زندگیمو پشت سر گذشتم ، می‌خوام ترم ۳ و حتا تا اینجای ترم ۴ رو جبران کنم

- قانون : حتا اگه قراره شکست بخوری ، مردونه شکست بخور ، حداقل اینبار شکست بهتری می‌خوری

- هیچکس با کم خوابیدن ، صبح زود بیدار شدن نمرده .... یادت بیاد لذت شبایی که فقط با نور یه چراغ مطالعه با یه مسالهٔ سمج سرو کله میزدی تا پشتشو به خاک بمالی

- خوبی‌ غرور اینه که وقتی‌ شکسته می‌شه قابل ترمیمه ، مثل نیم کلاچ میمونه غرور :)) نه باید کم باشه  نه زیاد مخصوصاً تو سر بالایی‌های ولنجک :)) ، وگرنه خاموش میکنی‌‌ها !

- زندگی‌ مجردی جنبه می‌خواد :)

- دیگه ممممم آها ! امشب فسنجون داراام :)) هورااا


  • آقای مربّع

نظم

پنجشنبه, ۲۸ فروردين ۱۳۹۳، ۰۳:۳۴ ب.ظ

یه شروع :)

امید دارم کلللللللللللی ! 


  • آقای مربّع

مکتوب

پنجشنبه, ۲۸ فروردين ۱۳۹۳، ۱۲:۵۵ ق.ظ

همیشه سعی‌ نکن منطقی‌ باشی‌. سنت پل گفت است : "خرد جهان به چشم خداوند سفاهتی بیش نیست." منطقی‌ بودن یعنی‌ این که هر روز کراواتی بزنی‌ که به جوراب هایت بیاید. یعنی‌ این که فردا همان عقاید امروز را داشته باشی‌ .

پس گردش زمین را چه می‌گویی ؟

تا زمانی‌ که باعث زیان دیگری نمی‌شوی ، هرازگاهی عقایدت را عوض کن، بدون پیچیده کردن اوضاع ، خودت را با تناقضاتی مواجه کن .

این حق توست. مهم نیست که دیگران چطور فکر میکنند .

هر کاری هم که بکنی ، آنها بالاخره خیالاتی به هم میبافند ...

لذت شگفت زده کردن خود را کشف کن !

سنت پل گفته است : " خداوند موضوعات احمقانه‌ای را برای متحیر کردن مردمان خردمند برگزیده است."

---------------------------------------------------------------------

وقتی‌ به زندگیم نگاه می‌کنم میبینم انگار یه جای کار می‌لنگه ، همیشه آدم بدا محبوبن انگار ، همه دوسشون دارن همه ازشون تعریف می‌کنن همه سعی‌ می‌کنن بهشون نزدیک شن ، همیشه آدمای‌ سنگ‌دل دوست داشتنی ترن انگار... همیشه سعی‌ می‌کردم خوب باشم ، برای افرادی که دوسشون دارم یا برای دختری که دوسش دارم کامل باشم ، کامل ! اما نکنه همهٔ این حرفا که دربارهٔ بی‌ معرفتی آدما می‌زنن راست باشه ؟ نمی‌خوام باور کنم ، شاید اگه ۱۰۰ بار دیگه هم ضربه بخورم نمی‌خوام باور کنم که مهربونی از بین رفته ، نمی‌خوام باور کنم آدما فقط واسهٔ منافعشون با هم هستن. چه راحت آدما دل میکنن ، دل می‌شکنن ، فراموش می‌کنن

همیشه همه بهم گفتن با "خوب" بودن ضربه می‌خوری...

راست میگن ! راست میگنا !!!... اما جوابم به همشون اینه " دنیا واسه من قشنگ تره :) " همین ...

---------------------------------------------------------------------

امروز داشتم فکر می‌کردم چقدر اشتباهت زندگیم کم بودن ! خوش حالم ، با این که دلم شکسته یه جورایی ، دلم گرفته ، یه بار دیگه جواب خوب بودنمو با بی‌رحمی پس گرفتم 

اما نمی‌خوام امیدمو از دست بدم ، حتا پشیمونم نیستم که با تمام وجود همهٔ "خودمو" یکبار و یکجا در اختیارش گذشتم ... خوب من اینجوریم :) اگه با کسی‌ باشم با تمام وجودم باهاشم ، اگه اینجوری نباشم که دیگه من نیستم...

---------------------------------------------------------------------

یسری میگن لیاقت نداشت ، همه آدما لیاقت دارن ، همه هم خوبن صرفا گاهی اشتباه می‌کنن دیگه

کاش قدر خودمو بیشتر بدونم ، شاید از این به بعد سخت تر "خودم" و در اختیار کسی‌ بذارم ... شایدم هیچوقت!

----------------------------------------------------------------------

و من به سادگی‌ تصمیم گرفتم که " ...... "

لذت شگفت زده کردن خود را کشف کن :)

  • آقای مربّع

رفت

سه شنبه, ۲۶ فروردين ۱۳۹۳، ۱۱:۳۳ ب.ظ
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
  • ۲۶ فروردين ۹۳ ، ۲۳:۳۳
  • آقای مربّع

امید

دوشنبه, ۲۵ فروردين ۱۳۹۳، ۱۱:۴۱ ب.ظ

آشوبم...

آشوبی که لازمه شاید :)

  • آقای مربّع

نقیض خاطره :))

دوشنبه, ۲۵ فروردين ۱۳۹۳، ۱۰:۰۲ ب.ظ

دفتر خاطراتو دیدی ؟ همیشه از گذشته توش میگیم دیگه اسمش روشه ! خاطره !

حالا فرض کن یه دفتر باشه از آینده توش بنویسی‌ یعنی‌ همون خاطره‌ای باشه که می‌خوای پس‌فردا ، واسه فردا بنویسی‌ ، اما امروز بنویسیش ....

:پی‌

  • آقای مربّع

goals

دوشنبه, ۲۵ فروردين ۱۳۹۳، ۰۲:۲۳ ق.ظ

  • آقای مربّع

خبری در راه است

يكشنبه, ۲۴ فروردين ۱۳۹۳، ۰۲:۵۶ ب.ظ

از چه چیزای ساده‌ای می‌شه لذت برد ، 

همیشه دنبال بهونه ایم که ناراحت شیمو دلمون بگیره ، چرا دنبال بهونه نباشیم که شاد شیمو از ته دل احساس خووووب بودن کنیم ؟ :)

 تا الان آرزوم این بود که خیلی‌ با اراده باشم ! اما کم کم دارم به این نتیجه میرسم که آرزوم اینه که نترسم ، از هیچی‌ نترسم، آدم اگه به معنی‌ واقعی‌ نترس باشه با اراده هم می‌شه  ( اثبات با برهان خلف )

- یه دوست میگه : غرغر از اصول اولیه زندگیه 

یادته چند روز پیش گفتم الان حال و‌ روزم اینه : "نقطه سر خط" ؟

الان اینم : " خبری در راه است " :)

  • آقای مربّع

پیدا شدم !!!!

سه شنبه, ۱۹ فروردين ۱۳۹۳، ۱۱:۵۵ ب.ظ

اگه به گذشته برگردم دقیقا همونجوری زندگی‌ می‌کنم که تا الان کردم ، این خیلی‌ دلگرمم می‌کنه :) 

یسری چیزارو لازم بود که تجربه کنم ! خوش حالم برای خودم ، خیلی‌ ! و فکر می‌کنم انقدر تجربه دارم که بالاخره میدونم از زندگیم چی‌ می‌خوام :) اگه قراره تو یه مسیری باشم آگاهانه می‌خوام باشم... 

فکر کنم تا یه مدت کوتاه هنوز باید بهای اون تجربه هارو بدم اما انقدری "شاهین" هستم که به حداقل برسونمشون :)

- به قول پگاه چیزی که جبران می‌شه رو براش ناراحت نمیشن :)

  • آقای مربّع