آقای مربّع

سلا....م : )

آقای مربّع

سلا....م : )

آقای مربّع
بایگانی

۲۱ مطلب در خرداد ۱۳۹۴ ثبت شده است

دو تا ده و یکی یک

يكشنبه, ۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ۱۰:۱۹ ب.ظ
آدما دو دستن. آرامش دار ها و آرامش ندار ها 
این آرامش ندار ها دو باز دو دستن با عرضه ها و بی عرضه ها
این با عرضه ها.
اینا همه جا سرک میکشن و همه جا میشه رد پایی ازشون دید انگار همه ی دنیا رو دنبال یه گمشده ای گشتن در حالی که حتی نمیدونستن دنبال چی دارن میگردن.
انگار راستی راستی به سَبُکیِ یه خانه به دوشن.
اینا دو دسته میشن, اونایی که هنوز به دنیا امید دارن و اونایی که ندارن.
 
نا امیدا قبل از آرامش باید امید رو پیدا کنن.
امیدوار ها خیلی نزدیکن 
خوش شانس ها هم همیشه هستن
  • آقای مربّع

تابستوووووون

شنبه, ۳۰ خرداد ۱۳۹۴، ۱۰:۰۹ ب.ظ
این چند وقته اصلا" یجا جام نگرفته! کلی کار عقب مونده داشتم الان فاز اینه که هرچیزی به وقتش خوبه و اینا.
600 کیلومتر رانندگی کردم دیروز تاحالا :)) 
3 ساعت دیگه هم میزنم میرم اصفهان دو سه روز اونجام... امروز کلی گشتم برای بابا یه چیز خوب بخرم آخر این ایده رو زدم که یه عکس خانوادگی بدم چاپ بشه رو چوب..
خلاصه کلی کار عقب مونده داشتم که دارم انجام میدم. 
و اممم چند تا تصمیم باید بگیرم آخراشه تقریبا"! 

امیدوارم تابستون خوبی بشه!

  • آقای مربّع

آخرای ترم 6

چهارشنبه, ۲۷ خرداد ۱۳۹۴، ۱۱:۱۱ ب.ظ

بخشی از مکالمه با یه دوست قدیمی. نقل قول:


واسه من اینطوری پیش اومد:کسی خونه نبود...تازه با # بهم زده بودم فردای اونروزی که به تو گفتم بود فک کنم...نشسته بودم تو اشپزخونه با لیوان چایی...سیگارم نمیکشیدم...(اینجا نکته داره بعدا میگم) بعد یه لحظه بو کشیدم بو قرمه سبزی اومد...یه لحظه تو سرم گذشت...زندگیم چیطوری بود؟ بعد یهو انگار تازه از تو استخر اومدم بیرون عبور اب استخر سریع از رو پوستم رد میشه بعد قشنگ قلبم سبک و سفید شد...بعد فقط لیوانرو تو دستم فشار دادم بلند گفتم از زندگیم راضی ام...خیلی قشنگ شد زندگیم یهو با تمام چیزایی که میدونستم حالمو بد میکنه...از اون روز خوبم...اصن نمیتونم بد باشم...چس ناله هام عن شد رفت...

قبلنم خیلی مقطعی اینطوری میشد ولی حالم باز بد میشد...لان قشنگ کنترلمو گرفتم دستم...

خاستم این حس خوب اون لحظمو شریک شم و کسی نخنده بهم!

---------------------

انگار برام سنت شده شب امتحانام The Shawshank Redemption ببینم.

  • آقای مربّع

لابی

چهارشنبه, ۲۷ خرداد ۱۳۹۴، ۰۵:۱۵ ب.ظ

همیشه وقتی اوضاع خوب نیست به خودم میگم خب فلان چیز میتونست بهتر باشه حالا که نیست, عوضش؟

مثل همین امروز مثلا اومدم دانشگاه درس بخونم. روزمو خوب شروع کرده بودم :) 

چند وقتیه که کلا" آرمش زندگیم برگشته و داره تثبیت هم میشه. البته خود به خود درست نشده بودا به طور خلاصه میشه گفت این روزا واسم فصلِ برداشته. 

خلاصه تو لابی نشسته بودم و دفتر دستک هام جلوم اما فکرم جای دیگه. مغزم روشن شدن میخواست آخه خیلی وقتی بود idleش کرده بودم واسه امتحانایی که کمر شکن بودن! 

به این فکر میکردم که چه چیزایی اونجوری که میخوام باشه نیستن و حالا که نیستن از این نبودنه چه استفاده ای میشه کرد؟

گاهی خوبه آدم به دغدغه هاش فکر کنه و گاهی خوبه هدفای کوتاه یا بلندتو یه گوشه نوشته باشی و گاهی بری دستکاریشون کنی یا ببینی برای کدوماشون قدمی برداشتی؟! 

که فهمیدم خیلی چیزا نو شدن 

وقتی نو شدن رو تجربه میکنی تازه متوجه عمق فرسودگیِ گذشته میشی.

بعد دیگه الان ملت اومدن بریم بوفه :دی رشته افکار پکید


  • آقای مربّع

غول

چهارشنبه, ۲۷ خرداد ۱۳۹۴، ۰۴:۱۴ ب.ظ
یه نوع از پشیمونی هم وقتیه که طرفتو بیشتر از مقدار کافیش بالا برده باشی.

  • آقای مربّع

بنی آدم اعضای یکدیگرند

دوشنبه, ۲۵ خرداد ۱۳۹۴، ۱۲:۵۸ ق.ظ
شاید تمام موجودات واحد های عملیاتی یک سوپر کامپیوتر خیلی منظم و دقیق باشن که هرکدوم واحد کنترلی درونی خودشونو دارن ولی همگی توسط یه پردازنده مرکزی نظارت میشن.
شاید خیلیاشون idle باشن ینی تو یه حالتی باشن که پردازنده مرکزی اقلا" واسه مدتی کاری باهاشون نداره و مشغول کار با یه سری واحد (موجود) خاصه.
شاید هروقت بخوان میتونن idle بشن و بزنن زیر قول و قراراشون با پردازنده مرکزیه!
شایدم همیشه در هر لحظه همه دارن استفاده میشن و به اصطلاح دنیا fully utilized باشه.
در هر دو صورت شاید همه چیز واقعا" یک چیز باشه 
شاید پردازنده مرکزیه از هر واحد به اندازه ی منابعی که بهش میده انتظار داره.
شاید هرچی مرد تر میشی انتظار ازت بالا تر میره و همونقدری بهت کار میده که بتونی هندلش کنی. 
شاید گاهی یه موجود درخواست پهنای باند بیشتری کنه! اونوقته که پردازنده مرکزیه بهش میگه: مطمئنی؟ اونوقت کار بیشتری ازت میخواما!
یا برعکس گاهی بهت یه کاری میده که میفهمی با پهنای باندی که داری نشدنیه ! اگه هم بشه مصرف برقت خیلی میره بالا! میری پیش پردازنده مرکزی میگی: حاجی یا پهنای باندمو بیشتر کن یا انتظار قبض برق 590 هزارتومنی رو داشته باش!

مهم نیست که باور داشته باشی یا نه مهم نیست idle باشی یا اضافه کاری کنی.
مهم هم نیست اصن! به خدا مهم نیست! 

مهم اینه که حالت خــــــــوب باشه!!! 
تو دنیا هیچی از این مهم تر نیست همه ی این مزخرفات برای اینه که حالِت خوب باشه. 
نه خودتو گول بزنی نه برای خوب بودنن نیازمند چیزی باشی و نه بزنی کوچه علی چپ.
مهم اینه که حالت خوب باشه!! 
خوبی؟


  • آقای مربّع

برای سر جلسه‌:دی

شنبه, ۲۳ خرداد ۱۳۹۴، ۰۵:۳۴ ب.ظ

  • آقای مربّع

ضخامت

شنبه, ۲۳ خرداد ۱۳۹۴، ۰۴:۲۶ ب.ظ
میگن پوست کلفتا تو تابستون زود زود گرمشون میشه
گردن کلفت ها این مشکلو ندارن
گردن کلفت باش!
.


  • آقای مربّع

TIFR0

جمعه, ۲۲ خرداد ۱۳۹۴، ۰۱:۵۹ ب.ظ
وقتی یه مقصدی داری وقتی تو مسیرشی ... یه دقیقه بزن کنار
میتونی خودتو در حالت رسیدن تصور کنی؟
  • آقای مربّع

آزاد

جمعه, ۲۲ خرداد ۱۳۹۴، ۰۳:۱۳ ق.ظ

سبک باش! 

خانه به دوش باش.

سبک که باشی متوجه جریان ها میشی.

به اندازه سبک باش, نه اونقدری که با هر جریانی بخوای همراه شی و نه اونقدر سنگین که با یکی دوتا سیفون هم پایین نری!

جهانگرد باش! زندگیت تو کوله پشتیت باشه

زیاد تاس بریز 

  • آقای مربّع