بچ پرّو
مگه جز اینه که یادگیری یا با آزمونوخطا اتفاق میفته،
یا با استفاده از تجربههای بقیه و مدلکردنشون؟
باید بچه پررو باشی.
- ۲ نظر
- ۲۵ آذر ۹۷ ، ۱۳:۱۹
مگه جز اینه که یادگیری یا با آزمونوخطا اتفاق میفته،
یا با استفاده از تجربههای بقیه و مدلکردنشون؟
باید بچه پررو باشی.
واسه کنفرانس اومدم یه شهری جنوب آمریکا، ایالت تنسی.
با شهر خودم خیلی فرق داره، مردم عمدتا سفیدپوست امریکایی با تیپای گاوچرون طور. خیابونای پر زریوبرق و یه عالمه بار و رستوران و اجراهای زنده.
انگار این شهر تو ستا چیز خلاصه میشه واسشون گوشت، آبجو و دختراش.
بازم از خودم میپرسم من چرا اینجای دنیام؟
هرچی جاهایی که میرم و میبینم بیشتر میشن، بیشتر گیج میشم.
ایننن همه آدم و این همه روش زندگی،
هیچکدوم کامل نیست، هیچکدوم آسون به دست نیمده و هرکدوم یه جذابیتایی داره.
دقت کردی توی هیچچیز -خیلی خوب- نیستیم؟
شمارو نمیدونم؛ خودمو میگم. خیلی رو اعصابمه.
الان تنهاچیزی که حالمو جا میاره اینه که بشینم با خیام یه چای بخورم و گپ برنم ببینم بالاخره از آمدن و رفتن ما سودی کو؟
شت هیچوقت اینجوری بهش فکر نکرده بودم!
من الآن یه کارمندم!
من چرا همیشهی خدا در حال تغییرم؟
- نمیفهمم، ینی دارم رشد میکنم؟
- انصافا پیداکردن دوتا تار موی سفید بهتزدم کرد.
- هرکی مارو دوست داشت و پیشش از غمامون گفتیم، رفت. انگار تا وقتی که حاشونو خوب میکنی دوست دارن.
- بهم گفتن فلانی مرد، گفتم راحت شد.
-
یه سیاستِ ساده اینه که تمامِ زورتو بزنی.
اگه شد، که خوشبحالت.
اگه نشد،
با عقلِ اون موقت بهترین کاری که میشدو کردی.
دله دیگه.
دل بهترین راهنماس، کج بری بهت تلنگر میزنه، راست بری تشویقت میکنه.
همش دله.
خوب باشی دله، بد باشی دله،
تو اوج بدبختی، دله بگه خوب باش خوبی و برعکس کافیه دله نخواد باهات راه بیاد.. باید راضیش کنی.
چجوری راضیت کنم...؟
خیلی فکر میکنم که اینجور وقتا چه هدیهای میتونم بهت بدم.
آخه میدونی؟ ترجیح میدم با هم دوست باشیم تا این که همدیگهرو مجبور به کاری کنیم.
از اینا اصلا درگذر،
میخوام بهت حق بدم! تو هم میتونی مثل دلای همهی آدمای دیگه گاهی بگیری، گاهی ناز کنی و گاهی بازیگوشی کنی. جلوی تورو که نمیتونم بگیرم، نمیخوامهم بگیرم.
همیشه هم سعی میکردم یکم از برنامههام جلو باشم که اگه یهروز بهم نیاز داشتی بتونم حسابی هوای تورو داشته باشم.
حالا تو بهم بگو،
اینبار چجوری راضیت کنم؟
تازه فهمیدم رفیقبودن باهات چقدر خوبه! من هواتو دارم، تو هوامو داری،
وقتایی که نیاز دارم همیشه تشویقم میکنی، بهم انرژی میدی و همین باعث میشه حتی بیشتر تلاش کنم.
میخواستم بهت بگم که ما چاکرِ شما هم هستیم،
اتفاقا امروزی که گرفته و غمگینی منم از همهجا مرخصی میگیرم که فقط کنارت باشم و بهت گوش کنم چون میدونم هیچوقت بهم دروغ نمیگی.
اگه الآن نتونم کنارت باشم، حتی اگه تو هم به خاطر من کوتاه بیای و به روی خودت نیاری این همیشه یه گوشه میمونه، از بین که نمیره که.
من میدونم اگه هواتو داشته باشم، اگه دوسِت داشته باشم تو هم هوامو داری.
الانم میدونم که باید حسابی به حرفت گوش کنم.
پس بهم بگو،
از چی گرفتی؟
چجوری راضیت کنم...؟
.
.