آقای مربّع

سلا....م : )

آقای مربّع

سلا....م : )

آقای مربّع
بایگانی

۰ - منفی ۳۶

جمعه, ۲۷ تیر ۱۳۹۹، ۰۵:۰۵ ق.ظ

بالاخره که چی؟ :) هرچقدرم فرار کنی هرچقدرم سعی کنی گذشته‌رو پاک کنی، نمیشه.

بالاخره با واقعیت باید روبه‌رو شی. سنگین خواهد بود.

 

نگرانم برات.

میدونم از پسش برمیای اگه بخوای. ولی نگرانم برات.

وضع خرابه. وضعت..  وضعمون.

تهِ چاهم و هنوز دارم سقوط میکنم...

کاش کسیو داشتم که دستمو سمتش دراز کنم. جز خودم.

چون خودم دیگه جوابمو نمیده.

  • آقای مربّع

پایانِ فصل اول

دوشنبه, ۲۳ تیر ۱۳۹۹، ۰۵:۳۴ ق.ظ
  • آقای مربّع

روز ۳۴ام.

پنجشنبه, ۱۹ تیر ۱۳۹۹، ۰۱:۵۵ ق.ظ
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
  • ۱۹ تیر ۹۹ ، ۰۱:۵۵
  • آقای مربّع

برزخ ۲

دوشنبه, ۱۶ تیر ۱۳۹۹، ۰۵:۴۹ ب.ظ

دیشب زدم اینجارو پاک کنم. دوباره.

ولی کنسلش کردم. دوباره.

 

تو نمیتونی وانمود کنی این ۲۷ روز اتفاق نیفتاده. نمیتونی هم جبرانش کنی :)

ممکنه واست گرون تموم نشه، ممکنه باز هم اشتباه کنی،

یاد گرفتم که سیاهی ته نداره، اینو میدونستم.

یاد گرفتم زندگی واسه من صبر نمیکنه. اینم میدونستم.

الان منم و حسرت و‌ حسرت و حسرت.

یاد گرفتم حسرت فایده نداره، اینم میدونستم.

دیگه چی‌ میدونی؟

 

این که هنوزم دیر نیست. اینم میدونم.

این که سخت قراره باشه رو‌ میدونم.

این که اگه ایندفعه بتونم از این چاه دربیام، دیگه محاله، محاله خودمو بندازم توی همین چاه.

این که هرچند سخت، ولی میشه در بیام.

این که اولش از همه‌ی مسیر سخت‌تره

این که حسرتِ بی‌فایده همیشه یجایی اون ته خواهد بود؛ 

این که قبلا هم تونستم، باز هم میتونم.

  • آقای مربّع

برزخ ۱

پنجشنبه, ۱۲ تیر ۱۳۹۹، ۱۱:۴۸ ب.ظ
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
  • ۱۲ تیر ۹۹ ، ۲۳:۴۸
  • آقای مربّع

۶ روز پاکسازی!

جمعه, ۳۰ خرداد ۱۳۹۹، ۰۵:۳۷ ق.ظ

 

حاجی از این پریودی که در بیام چه کارا که نمیکنم : )

 

یک چهارم قرن تجربه 😁 آره خلاصه خوبیِ‌جوون بودن همینه که حالاحالاها دیر نمیشه واست.

این مدت خب چیزای جدیدی یاد گرفتم طبق عادت هم میام اینجا مینویسم تا یادم بمونه.

 

زندگیم به اینجا رسیده که نزدیکای ۲۶ سالگی ینی آخرای ۲۵‌ام و زندگی یه شیب صفر طور به خودش گرفته که اشکالی هم نداره. بالاخره، سال دوم دکتری شل‌ترین سال نباشه کدومش باشه؟ :-دی 

اوضا اونقدرا هم که مغزم گاهی پنیک میکنه بد نیست. ولی خب زندگی به جدی‌ترین شکل خودش تبدیل شده و منم هنوز کلی بازیگوشی تومه. بازیگوشیایی که انصافا هم به خودم بدهکارم.

 

- یه چیزی که توی این تجربه تصمیم گرفتم اینه که ضعفامو کمتر share کنم. هرکسی تا یه جایی اهمیت داره واسش. معمولا همه درگیریای خودشونو دارن و تمرکز اصلیشون روی اونه.

 از همیشه‌ی زندگیم تنهاترم. ولی مشکلی‌هم باهاش ندارم. ۴ ماهه که دارم فلوریدا زندگی میکنم وخیلی‌هم دلم میخواد برگردم اما منطقم میگه صلاح نیست. روتین بود دیگه چندماه روتین ناخواسته.. منم لغزیدم و جمع شدم و واقعا توی یه لحظه با یه تصمیم از جا پاشدم. آخه از قبلش واسش آماده بودم. حتی دستور‌العمل نوشته بودم :)) ولی چندتا تلنگر خوردم واقعا. که تجدیدنظرهایی بکنم درباره نحوه‌ی زندگیم. تهش همونجور شد که همیشه میشد. استراحتی به خودم بدهکار بودم که ذهنمو بچینم و قدم‌های بعدو مشخص کنم.

دارم به کارتی که مدت‌ها پیش هدفای ۲۰۲۰ رو توش نوشتم نگاه میکنم. جز این که تصمیم گرفتم برگردم به سوشال مدیا همشونو هنوز هم میخوام و خیلیاشو توی مسیرشم.

 

 

 

یه طور عجیبی توی مسیر درست دارم پیش میرم. حالمم خیلی خوبه چشام برق میزنه

♠️

 

 

 

جوری زندگی که که انگار زندگیت یه فیلمه و تو تنها بازیگرشی و خودتم بیننده.

 ~ آشغالارم از زندگیت بنداز بیرون.

 

 

 

  • آقای مربّع

برزخ ۰

چهارشنبه, ۲۱ خرداد ۱۳۹۹، ۰۸:۰۰ ق.ظ

یه‌چیزایی هم هست که میشه همیشه بین خودمون بمونه 🤚🏻🌊

گاهی یه موج لازمه، یه چیزایی بیاره و ببره.

یه کنجکاوی بود و تموم شد رفت. 

  • آقای مربّع

بخشِش

دوشنبه, ۱۹ خرداد ۱۳۹۹، ۰۹:۳۹ ق.ظ

... 😓✋🏻

  • آقای مربّع

گل‌پسر۳

شنبه, ۱۷ خرداد ۱۳۹۹، ۰۲:۰۹ ق.ظ
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
  • ۱۷ خرداد ۹۹ ، ۰۲:۰۹
  • آقای مربّع

Ups and Downs

جمعه, ۱۶ خرداد ۱۳۹۹، ۰۸:۰۳ ق.ظ


 

My name means falcon 🦅 
A PhD student working on aircraft systems 🚀🛰 
I’m also a photographer,
Hiker and Biker.
Recently trying to be a runner.
I would say I'm on a journey trying to discover myself and make sense of this life. A wonderer, if there is such a word :)


#Chapter4

 

 

  • آقای مربّع